«لافندبازی» یکی از نمایشها و بازیهای جذاب عامیانه است که در میان مردم گیلان محبوبیت ویژهای دارد. پیشینهٔ تاریخی آن به گذشتههای دور برمیگردد. ویژگیهای جغرافیایی و نوع زندگی اجتماعی در پیدایش این بازی بیتاثیر نبوده است. لافندبازی با نامهای طناب بازی، ریسمانبازی، رسنبازی، و غیره نیز خوانده میشود.
پهلوان با ذکر دعا و حمد وثنا به درگاه خداوند و ذکر مناقب مولای متقیان بالای دار میرود و با چوبی که به منظور حفظ تعادل خویش در دست میگیرد از روی طناب رد میشود و با اجرای حرکات مختلف نمایشی مردم و تماشاجگران را سرگرو میکند . در همین موقع شیطانک با حرکات خنده آور خود مردم را سرگرم میکند و نوازندگان سرنا و نقاره به نواختن آهنگهای محلی شاد و هیجان انگیز میپردازند.
لافند بازی در روستاهای جلگه ای گیلان طرفداران فراوانی دارد و این مراسم در عید نوروز و اعیاد مختلف و عروسی در روستاهای استان گیلان به اجرا در میآید.
گروه لافندبازی از افراد زیر تشکیل میشود.
ـ پهلوان لافندباز که عملیات را روی طناب انجام میدهد. هر چه تسلط پهلوان بر طناب بیشتر و عملیات او متنوعتر باشد، محبوبیت او بیشتر است.
ـ یالانچی yalanci دستیار پهلوان است. به او شیطانک یا شیطان نیز میگویند.
ـ سرناچی sornaci یا نوازندهٔ سرنا
ـ نقره چی nagarci یا دهن زن و نقاره زن
جز اینها افراد دیگری نیز به عنوان همکاران گروه، کارهای خدماتی را انجام میدهند.
لافندبازی در فصل تابستان (اوایل تیر تا اواخر مرداد) ـ در پاییز (مهر و ابان) در ایام نوروز و سیزده بدر، در جشنها و اعیاد و در برخی عروسیها برگزار میشود. در سالهای اخیر در مراسم و جشنهای دولتی نیز از این نمایش استفاده میشود. لافندبازی اغلب در فضای آزاد و در میدان هر محل انجام میگیرد و این نمایش در شرایط جوی بد و هوای بارانی، در ایام کار و فعالیت کشاورزی، در ایامسوگواری مذهبی و ماههای محرم و صفر و رمضان انجام نمیشود. لافند باز اغلب مزد خود را از "طریق" دوران دریافت میکند؛ مگر آنکه قبلا با صاحب مجلس برای دریافت مزد، قراردادی بسته باشد. شیوهٔ خبرکردن مردم در گذشته با نواختن نقاره بود و در سالهای اخیر به وسیله بلندگو و یا چاپ پوسترهای آگهی و تبلیغاتی انجام میشود.
وسایل کار و ابزارها
ـ لافند (طناب): معمولا از جنس کنف است. شادروان پهلوان پرویز خودش (1322 ـ 1380) در سالهای اخیر از ترکیب کنف و ابریشم در بافت طناب استفاده میکرد. این طناب بیست متر طول دارد و از دوازده رشته و چهارلایه سه رشتهای تابیده شده است و وزن آن حدود 30 کیلو است.
ـ چهار تیر چوبی یا لولهٔ آهنی (5/2اینچ) ـ که هر کدام در حدود 5 متر طول دارد و از چوبهای جنگلی یا لوله آهن است.
ـ لنگرlangar: چوبی است که از دو نیمه 3 متری درست شده و طول آن حدود 5 تا 5/5 متر است و با یک بست فلزی به یکدیگر وصل شده است؛ لنگر که لافند باز تعادل خود را بر روی طناب به وسیله آن حفظ میکند، اغلب از چوب درختان جنگلی است. پوشاک: پوشاک لافندبازی نوعی لباس پهلوانی است که بیشباهت به لباس زورخانهای نیست. این لباس سبک و چسبان است که بنا به سلیقهٔ بندبازان، تزئینی روی آن انجام شده است. پهلوانان برای جلوگیری از چشم زخم، دعاهایی بر بازوی خود میبستند. لباس یالانچیها شبیه لباس حاجی فیروز است : پیراهن قرمز، شلوار زرد یا سیاه با کمربند و کلاه بوقی و شیطانی که زنگولهای روی آن آویزان است. یالانچی صورتش را با ذغال یا مواد رنگی سیاه میکند.
ـ ابزار مورد استفاده در عملیات ـ با توجه به نوع بازی پهلوان ـ عبارتند از: دوچرخه، صندلی، سینی، لحاف و تشک، شیشهٔ چراغ، بطری نوشابه، دیگ بزرگ و ...
پهلوان پرویز خودش در نمایش خود ابتکارات و ابداعاتی انجام میداد که کار او را متمایز مینمود. برخی از عملیات از گذشته به او رسیده و بخش بیشتر عملیات نمایشی را خود او به طور تجربی فرا گرفته بود.
لافندبازی از یک سو نمایش جذاب و گیرایی است، اما از سوی دیگر خطرناک و مرگآور است؛ اگر پهلوان تعادل خود را از دست بدهد، خطر مرگ او را تهدید میکند. از جمله عملیاتی که پهلوانها بر روی طناب انجام میدهند به ترتیب عبارتند از:
ـ کشتی گیلهمردی با یالانچی: یالانچی وارد میدان شده، عربده جویی میکند؛ پهلوان پس از او وارد میدان میشود و میخواهد بالای طناب برود؛ یالانچی جلوی او را میگیرد و با حرکات خندهآور مانع این کار میشود. پهلوان با او کشتی میگیرد، یالانچی را زمین میزند و بالای طناب میرود.
ـ شعر خوانی: پهلوان بالای طناب میرود و شعری میخواند که در میان لافندبازان به نام فهلویات مشهور است و یالانچی تقلید پهلوان را درمیآورد. شعری به این مضمون: الله به الله زدم/ خیمه به دشت کربلا زدم/ آب آمد خیمهٔ ما را ببرد/ دست بر دامان علی ولی الله زدم/ الله تویی/ بر دلم آگاه تویی/ درمانده منم/ دلیل هر راه تویی/ من غلام قنبرم/ قنبر غلام علی/ قربان آن زبانی که بلند بگوید یا علی.
ـ شروع بازی با نرمش پا و دو کام و دو شاخه زدن دو ضرب و سه ضرب است. که سابقهٔ آن در ایران به پهلوان "خودش" برمیگردد و بهترین نوع بازی به عقیده پهلوانان همان دو کام و دو شاخه زدن است.
ـ پایین آمدن پهلوان از طناب و یالانچی را بر دوش گرفتن و بالای طناب بردن.
ـ مجمعه و صندلی را بالای طناب بردن. صندلی را داخل مجمعه گذاشتن و روی صندلی نشستن و از روی طناب گذشتن.
ـ غذا خورد بالای طناب. سینی غذا در دست ، لنگر به دوش، وسط طناب ایستادن و با یالانچی سوال و جواب کردن. سوال یالانچی:پهلوان تو چرا تنها غذا میخوری مرا دعوت نمیکنی؟ پهلوان جواب میدهد: من کار کردم غذا میخورم تو هم کار کن غذا بخور، و...
دیگ و تشت بالای طناب بردن و دیگ را د اخل تشت گذاشتن و دو پا در دیگ از روی طناب گذشتن.
ـ بستن شیشهٔ چراغ گردسوز و یا بطری نوشابه به پا و با نوک پا از روی طناب گذشتن.
ـ بردن سینی چای بر روی طناب و نوشیدن آن.
ـ کشتی در بالای طناب یا یالانچی.
ـ پرواز مرگبار، یعنی بستن دو پا به طناب و پرتاب شدن به پایین.
ـ عبور از روی طناب با چشمان بسته و بردن رختخواب بالای طناب و خوابیدن روی آن.
ـ عبور با دو چرخه از روی طناب.
ـ دو پا در دیگ عبور کردن از روی طناب و دو کام زدن با دیگ.
ـ سه طفل را روی طناب بردن؛ یک طفل به کول و دو طفل وصل به دو تاب و طناب دو متری که به مچ پای پهلوان بسته شده است.پهلوان با پاهای خود آنها را به حرکت در میآورد و از روی طناب عبور میکند.