در کشور ما این ساز تحت عناوین نظیر به زرنا – ذرنا – ذورنا نامیده می شود. ساز سرنا در بین اقوامی نظیر بلوچ ها – کردها – گیلانها – ترک ها و فارس و مازندران وجود دارد.
البته در همه اقوام به این نام معروف نیست مثلاً در میان بلوچ ها به شیدی ( shidi ) در میان کردها شمال خراسان به پیق ( pjg ) معروف است در مازندران به سرنا ( serna ) یا درنا ( zerna ) معروف است.
ساز سرنا معمولاً به دسرکوتن یا نقاره همراه است. در مازندران از سرنای نوع بم بیشتر استفاده می شود.
سرنا از چهار قسمت تشکیل شد :
۱ – قمیش
۲ – لب گیر
۳ – انبرک
۴ – بدنه ساز
۱ – قمیش : از نوعی نی نرم به نام آکس ( aks ) تهیه می گردد که آن را با آب ولرم می خیسانند و داخل دهان قرار می دهند و بوسیله مجرای باریکی که در وسط قمیش قرار دارد بازدم سرنا می شود. طول قمیش که به لب گیر بسته می شود حدود ۱ تا ۲ سانتیمتر است.
۲ – لب گیر : بصورت دایره ای واشر مانند است. که جنس آن فلزی است و ما بین لب نوازنده و سرنا قرار می گیرد قطر آن ۴ سانتیمتر یا کمتر و طول آن ۱۴ سانتیمتر یا کمتر است.
۴ – بدنه سرنا : بصورت لوله ای مخروطی از جنس چوب شمشاد یا آزاد یا گردو ، گاهی اوقات هم از توت ساخته می شود. اما نوع شمشاد صدا دهی بهتری دارد.
انتهای بدنه سرنا بصورت مخروطی و مثل سازهای شیپوری طراحی شده است. سرنای مازندرانی ۶ سوراخ در قسمت بالا و یک سوراخ در قسمت پایین دارد. قبل از نواختن ساز آن را با آب ولرم خیس می نمایند ، اینکار برای صدا دهی بهتر است.
طول سرنا کامل نبوده و از ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتر و در بعضی نقاط تا ۶۰ سانتیمتر می رسد. سرنای بلند تر صدای بم تری نسبت به سرنای کوتاهتر دارد. حدود صوتی صدای سرنای مازنداران دو اکتاو است . سرنا را بصورت نفس برگردان می نوازند .
آهنگهای مخصوص سرنا شامل :
پیشنمازی – یک چوبه – دو چوبه – سه چوبه – ترکمنی – کتولی – ورساقی و … است .
این ساز همواره در اعیاد – جشن ها – مراسم ورزشی و … نواخته می شده است.
ریشه لغت سرنا
سُرنا و کَرنا هر دو به معنی بوق و با لغت (به انگلیسی: Horn) در انگلیسی از یک ریشه میباشند. در اصل در میان اقوامی که زبان هند و اروپایی اولیه را صحبت میکردند این ساز به علت اینکه از شاخ حیوانات ساخته میشد به این اسم نامیده شده است. شاهد دیگری که به این ادعا و مشابهت مهر تائید میزند نام ذوالقرنین، به معنی دارنده دو شاخ است. قَرن که مُعَرَّب کَرن است (که در اسم کَرنا مشاهده میشود) به معنی شاخ میباشد. البته سُرنای کنونی به مراتب از بوقهای شاخی اولیه پیشرفته تر است، ولی عضوی از خانواده سازهای بادی یا بوقی به شمار میآید.
سرنا در ایران
سرنا سازی نه تنها محلی، بلکه قدیمی است. در اشعار شعرای ایران بسیار نام سرنا، سورنا و سورنای آمده است. این ساز در سیستان و بلوچستان ، خراسان و لرستان از دیرباز رواج داشته و حتی امروزه نیز در مجالس شادی و به هنگام خواندن ترانه های محلی این نواحی بکار می رود. در نواحی لرستان سرنای کوچک و در نواحی بختیاری سرنای بلند معمول است، سرنای محلی معمولاً با دهل نواخته میشود.
در میان سرنا نوازان مشهور ایرانی می توان از علیاکبر مهدیپور دهکردی، نوازنده نوروزنامه یا همان موسیقی هنگام تحویل سال نو و نیز رضا مریدی دلفان و شامیرزا مرادی مشهورترین نوازنده سرنای کوچک (کوتاه) نام برد.