نام اصلی : سیدجواد رضویان
زمینه فعالیت : سینما تلویزیون
تولد : ۲۵ خرداد ۱۳۵۳
ملیت : ایرانی
پیشه: بازیگر
مدرک تحصیلی : لیسانس نقاشی
سیدجواد رضویان (زادهٔ ۱۳۵۳) بازیگر، سینما و تلویزیون متولد شهر قم است.
زندگی جواد رضویان
سیدجواد رضویان از پدری قمی و مادر یزدی در شهر قم به دنیا آمد . وی به طور اتفاقی وارد رشته بازیگری شد. وی در سال اول دانشگاه با مهران غفوریان و امیر غفارمنش و بیژن بنفشهخواه همکلاس بود و به کمک آنها وارد این رشته شده است. جواد رضویان از سال ۱۳۷۳ در عرصه بازیگری مشغول به کار شده است. در مجموعههای متعددی از جمله سیب خنده، مجیددلبندم و باغچه مینو... شرکت کرد.
رضویان بچه درسخوانی بوده اما در عین حال لجوج و شیطان، بطوریکه بخاطر لجبازی با پدرش درامتحانات ثلث سوم سال دوم راهنمایی شرکت نکرد تا یکضرب مردود شود. در خاطرات خود بیان کرده که: در دوره راهنمایی یا باید از سردخانهها بیرون میکشیدنش یا از زیر تابوت شهدا چون عاشق اعزام به جنگ بود. در نوجوانی و جوانیاش عشق خاصی به جنگ داشته و همیشه در تلاش بوده که به جنگ برود. ولی چون پدر و مادر وی رضایت نمیدادند به طور مخفیانه و بدون رضایت پدر و مادر برای رفتن به جبهه تلاش میکرد و به گفته خودش هیچ وقت موفق نشد که به جبهه برود.
از علایق شخصی رضویان میتوان به طرز لباس پوشیدن او اشاره کرد که بیشتر اسپرت میپوشد و به لباس خریدن علاقه خاصی دارد و عاشق همگام بودن با مد روز است.
او با مجموعه سیب خنده به تلویزیون آمد. ولی با مجموعه طنز پاورچین به کارگردانی مهران مدیری به موفقیت رسید و در جایزه بزرگ این موفقیت را تکرار کرد. جواد رضویان یکی دو تجربه کارگردانی هم داشته که البته نتوانست در این زمینه موفقیتهایی که در عرصه بازیگری بدست آورده بود را تکرار کند. وی تاکنون در چند تله فیلم نیز بازی کرده و تا به حال چند آلبوم نیز بیرون داده است .او دارای یک فرزند دختر به نام یامین است ,نارنجی رنگ مورد علاقه اوست و سبک نقاشی اش الیستراسیون است سبک تصویر سازی کودک.
فعالیت در زمینه موسیقی و آهنگ:
رضویان تا بحال چند آلبوم منتشر کرده است، از چند آهنگ این بازیگر و خواننده می توان به «تقدیر»، «دلت میاد»، «دنیا دیگه مثل تو نداره»، «بانوی قصه»، «قسمت نمیشه انگار»، «میخوام تو ابرا»، «بیا پیشم بابا»، «بزن بریم» ،«لحاف دوزی» و... اشاره کرد.
فعالیت در رشته نقاشی:
او لیسانس نقاشی دارد و سبک نقاشی هایش الیستراسیون است.این سبکِ نقاشی کودک است.
دلیل علاقمندی او به رشته نقاشی به آشنایی او با مهران غفوریان مربوط میشود. راهنماییها و تشویقهای مهران باعث شد که جواد به رشته نقاشی علاقمتد شود و به طور اتفاقی وارد این رشته شده و سال اول دانشگاه با مهران غفوریان و امیر غفارمنش و بیژن بنفشه خواه همکلاس بوده و به کمک آنها وارد این رشته شده است.
مصاحبه ای کوتاه با جواد رضویان در مورد کارگردانیاش:
- شما به عنوان بازیگری مطرح در گونه كمدی شناخته شدهاید. فكر میكنید این موفقیت را بتوانید در كارگردانی تكرار كنید؟
از همان سال اول كه وارد بازیگری شدم شرایطی مهیا نبود كه بتوانم در كارم شناخته شوم، اما با گذشت زمان و كسب تجارب مختلف و كار كردن با كارگردانها و بازیگران حرفه ایتر به تكاملی رسیدهام كه برخی دوستان لطف میكنند و میگویند در كارهای كمدی به توفیقاتی دست پیدا كردهام. در كارگردانی هم نیاز به فرصت دارم. امیدوارم بتوانم اثری كه در شأن و اندازه مخاطب مشكل پسند ایرانی است، ارائه كنم..
- تجربه طولانی مدت بازیگری در فیلمهایی كه نقاط مشترك زیادی داشت و كمدیهایی بود که سبك خاص خودتان را داشت، اینها چه تأثیری روی كارگردانیتان گذاشت؟ از فیلمنامه و بازیگران انتظار داشتید ادامه مسیری كه تا به حال در آن حركت كردهاید را شكل دهند یا میخواستید كار جدیدی ارائه كنید؟
قطعا میخواستم كار جدیدی ارائه كنم و به اصطلاح طرحی نو در اندازیم؛ چون خودم از جواد رضویان تكراری خسته شده بودم كه مثلا در خیلی از فیلمها از روستا وارد شهر میشد. خودم از این تكرار فرار میكردم، اما خیلی وقتها مجبور میشدم و در رودربایستی قرار میگرفتم. بدون تعارف عرض میكنم خیلی وقتها برحسب نیاز بود. بعضی دوستان هم با ساده پنداری به این كار نگاه میکردند و فكر میكردند چه كاری جواد رضویان را نود شب یا بیشتر در تلویزیون نگه میدارد و مردم را هم جذب میكند، همان روش را در سینما نیز اجرا كنیم. اما سینما با تلویزیون كاملا فرق دارد. به دلیل كم اطلاعی، تعداد كارگردانها و نویسندگان كمدی خوبمان به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. به همین علت اگر كاری كمی از درجه معمولی بهتر شود نمره عالی به آن میدهیم. گاهی که به سریالهای قدیمیای که در آن بازی كرده ام نگاه میكنم، میبینم طی این سالها، كمدی پیشرفت چشمگیری نداشته و حتی گاهی پسرفت كردهایم.
- شما در مسیری كه حركت میكردید مخاطب خاص خودتان را داشتید و موفق بودید. فكر میكنید ادامه دادن آن مسیر پاسخگوی مخاطب نبود؟
جلب مخاطب را موفقیت نمیدانم. مخاطب در یك اثر با شخصیت همذات پنداری میكند و این همراهی ادامه مییابد. این دلیل بر توفیق بازیگر نیست، بلكه نشانه صبوری و به عقیده من ترحم مخاطب نسبت به بازیگر است. مثلا در بعضی كارهایی كه این اواخر در سینما انجام دادم، دوست نداشتم مخاطب به خاطر گذشته ام به سینما برود. دوست داشتم اگر جذب كار میشود، فردا بگوید بروید ببینید جواد رضویان چه فیلمی بازی كرده، نه این كه بگوید او را شبیه فیلمهای قبلیاش دیدیم. این تكرارها آزرده خاطرم میكرد. این تكرار در مورد بسیاری از دوستانمان هم هست. مشكلات زیادی مثل محدودیت در شوخی با اصناف و مشاغل و گرایشها و عقیدهها هم وجود دارد كه باعث میشود متنها محدود شود.
- به دلیل دور شدن از این تكرار بود كه در سریال خودتان بازی نكردید؟
خیلی از دوستان به این باور رسیده بودند كه كارگردانی میكنم تا در كار خودم بازی كنم. میخواستم این تفكر را از بین ببرم. همین طور اگر جای هر كدام از بازیگران میخواستم بازی كنم، نمره پایینتری از آنها میگرفتم.
- از تفاوت كار تلویزیونی و سینمایی گفتید. كمی در این مورد توضیح دهید.
نمی توانیم سینما و تلویزیون را به هم نزدیك كنیم. در سینما مواردی هست كه شامل ممیزی نمی شود، ولی در تلویزیون به آنها نمی شود نزدیك شد. در سینما در گفتن خیلی از دیالوگها و ساختن خیلی از موقعیتها راحت تر میتوانیم عمل كنیم. ساختار سینما و تلویزیون ما كاملا از هم جداست.
- از مجموع صحبتهایتان و این همه تغییری كه در تفكرتان به وجود آمده، می شود به این نتیجه رسید كه از این به بعد قرار است جواد رضویان را با سبك و سیاق جدیدی ببینیم؟
اصلاً به همین خاطر است كه در دو سال اخیر كم كار شده ام. واقعاً دلم میخواهد چیزی كه در شأن و لیاقت مخاطب سینما و تلویزیون است، ارائه كنم. بعضی دوستان منتقد ما را نقد می كنند، اما آنقدر نقدها مغرضانه است و كم لطفی در آن وجود دارد، آنقدر نقدها شخصی است كه آدم متعجب میشود. هرچند اگر جایی حرف حسابی زده شد، سعی كرده ام آویزه گوشم كنم. اما وقتی غرض ورزی و بی انصافی میبینم، خیلی جدی نمیگیرم. نقد مردم برایم حكم است، آنها هستند كه نمره قبولی و ردی كارهایم را میدهند.
- نكته ای هست كه به عنوان كلام آخر اضافه كنید؟
امیدوارم مخاطب همانطور كه مرا تا اینجا تحمل كرده باز هم تحمل كند. واقعا این دو سال سختی كشیدم تا كار نكنم. ما به كار كردن جلوی دوربین عادت داریم. عادت داریم كه در خیابان راجع به كارهایمان صحبت كنند. در این دو سالی كه كار نكردم واقعا ریاضت كشیدم. من بچه تلویزیون هستم، اما گلایه هایی دارم. بعد از «قرارگاه مسكونی» یك سال سریالم بلاتكلیف ماند كه باعث شد احساس كنم از خانه خودم رانده شده ام و این احساس بسیار بدی بود. خودم را بچه گروه كودك میدانم و آرزو دارم روزی به گروه كودك برگردم.
فیلم شناسی سید جواد رضویان
سینما
سال | نام فیلم | سمت | کارگردان | اکران |
---|---|---|---|---|
۱۳۹۱ | شیطان شلوار لی نمیپوشد | بازیگر | علی عطشانی | |
۱۳۹۱ | کالسکه | بازیگر | آرش معیریان | - |
۱۳۸۹ | کمی شیرین، بسی فرهاد | بازیگر، کارگردان | جواد رضویان | - |
۱۳۸۹ | اخلاقتو خوب کن | بازیگر | مسعود اطیابی | ۱۳۹۰ |
۱۳۸۸ | یک جیب پر پول | بازیگر | قدرتالله صلحمیرزایی | ۱۳۸۹ |
۱۳۸۷ | اخراجیها ۲ | بازیگر | مسعود ده نمکی | نوروز ۱۳۸۸ |
۱۳۸۷ | زندگی شیرین | بازیگر | قدرتالله صلحمیرزایی | ۱۳۸۸ |
۱۳۸۷ | چارچنگولی | بازیگر | سعید سهیلی | ۱۳۸۷ |
۱۳۸۷ | ده رقمی | بازیگر | همایون اسعدیان | ۱۳۸۷ |
۱۳۸۷ | دلداده | بازیگر | قدرتالله صلحمیرزایی | ۱۳۸۷ |
۱۳۸۵ | کلاهی برای باران | بازیگر | مسعود نوابی | ۱۳۸۶ |
۱۳۸۳ | شاخه گلی برای عروس | بازیگر | قدرتالله صلحمیرزایی | ۱۳۸۵ |
۱۳۸۳ | شارلاتان | بازیگر | آرش معیریان | ۱۳۸۴ |
فیلم ویدیویی-تلویزیونی
سال | نام فیلم ویدیویی-تلویزیونی | سمت | کارگردان | توضیحات |
---|---|---|---|---|
1393 | پاشنه بلند | بازیگر | علی عطشانی | - |
۱۳۹۱ | بی نشون | بازیگر | پدرام بهرامی فر | - |
۱۳۸۹ | لیمو ترش | بازیگر، کارگردان | جواد رضویان | - |
۱۳۸۸ | به روح پدرم | بازیگر، کارگردان | جواد رضویان | - |
۱۳۸۶ | معتاد اجباری | بازیگر | مهدی مظلومی | - |
مجموعهٔ تلویزیونی
سال | نام مجموعه | سایر سمتها | کارگردان | شبکه | پخش | ایام |
---|---|---|---|---|---|---|
۱۳۹۲ | شوخی کردم | بازیگر | مهران مدیری | شبکه نمایش خانگی | زمستان ۱۳۹۲ | روتین |
۱۳۹۱ | خروس | بازیگر | سعید آقاخانی | ۲ | تابستان ۱۳۹۲ | رمضان |
۱۳۹۰ | مهمانان ویژه | کارگردان | جواد رضویان | ۵ | بهار ۱۳۹۱ | روتین |
۱۳۹۰ | کسی خوابه؟ | کارگردان | جواد رضویان | ۱ | بهار ۱۳۹۱ | نوروز |
۱۳۸۷ | مامور بدرقه | بازیگر | سعید سلطانی | ۵ | تابستان ۱۳۸۷ | رمضان |
۱۳۸۶ | چارخونه | بازیگر، خواننده | سروش صحت | ۳ | زمستان ۱۳۸۶ | روتین |
۱۳۸۵ | فرار بزرگ | نویسنده | محمدحسین لطیفی | ۳ | زمستان ۱۳۸۶ | دههٔ فجر |
۱۳۸۴ | قرارگاه مسکونی | بازیگر، کارگردان، خواننده | جواد رضویان | ۵ | نوروز ۱۳۸۷ | |
۱۳۸۴ | ارث بابام | بازیگر، کارگردان | جواد رضویان | ۳ | روتین | |
۱۳۸۴ | جایزهٔ بزرگ | بازیگر | مهران مدیری | ۳ | روتین | |
۱۳۸۱ | باغچهٔ مینو | بازیگر، خواننده | مهدی مظلومی | ۳ | روتین | |
۱۳۸۱ | پاورچین | بازیگر | مهران مدیری | ۵ | روتین | |
دو و نیم هفته | بازیگر | - | ۳ | - | ||
سیب خنده | بازیگر، نویسنده | رضا عطاران | ۳ | - | ||
صفر درجه | بازیگر | - | ۵ | - |