سامان جنگل دوست دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۲:۳۰

«پولاد كیمیایی» به واسطه «پسر مسعود كیمیایی» بودن، اسم معروفی دارد. كسی كه با بازی دركارهای پدرش به دنیای بازیگری وارد شد و تا به امروز نیز فعال است. او تا به امروز در همه كارهای پدرش حضور داشته، گرچه انتقادهایی به بازیگری او وارد است. او در سال 90 با فیلم «جرم» به كارگردانی «مسعود كیمیایی» به جشنواره فیلم فجر آمد كه خودش را شایسته دریافت سیمرغ می‌دانست. او امسال دوباره با فیلم پدرش به نام «متروپل» به جشنواره سی و دوم آمده است.

به نظر می‌رسد «متروپل» در كارنامه پدرتان فیلمی خاص محسوب می‌شود.

فیلم‌های مسعود كیمیایی با المان یا چندین كلیشه، نقطه برجسته‌ای در ذهن به‌وجود می‌آورد و آن مولف بودن سینمای او را شكل داده است و به همین دلیل تا به امروز با فیلم‌های او جناحی برخورد شده است. حال باید پرسید كه چرا كیمیایی این تم را ادامه می‌دهد و تغییری در قهرمان فیلم‌هایش نمی‌دهد. البته اینطور نیست كه هر سال فیلمی ساخته شود و بگوییم این فیلم خاص است، اما به جرات می‌توان گفت «متروپل» در كارنامه كیمیایی جایگاه ویژه‌ای خواهد داشت زیرا بنده معتقدم سینمایی كه نقد اجتماعی می‌كند همیشه چالش‌های خودش را دارد و با آن سلیقه‌ای برخورد می‌شود. ویژگی «متروپل» این است كه به ما می‌آموزد سینما در طول تاریخ چه چیزهایی را به ما آموخته. آن آموزه‌هایی كه در سینمای كلاسیك وجود داشته و شخصیت اول فیلم سینمای قدیمی است بنام متروپل كه این سینما در درون ما پوسیدگی را به‌وجود می‌آورد و به ما یادآوری می‌كند كه دلمان از خیلی چیز‌ها گرفته. این سینما به ما می‌آموزد كه باید به انسان‌ها كمك كنیم و سینما جایی برای تولد اخلاق است.

 

 پسرِ مسعود كیمیایی بودن!


درباره شخصیت‌ها و قهرمان فیلم بگویید...

نقش اول فیلم سینمایی «متروپل» خود سینما است كه چندی است به خاطر پناه دادن به انسان‌ها به خطا رفته است. این قصه یك صبح تا شب را روایت می‌كند. در حالت عادی ممكن است بپرسیم كه چرا قانون وسط نیامد؟ چرا این زن بدكاره است؟ متروپل هدفش نشان دادن یك انسان در یك شب تاریك است كه با انسان‌های رانت‌خوار مواجه می‌شود. دختری كه به سینما پناه می‌برد و آدم‌هایی كه به این دختر كمك می‌كنند انسان‌هایی هستند كه در جامعه كمیاب هستند. این فیلم لایه‌های بسیار پیچیده‌ای دارد. كارگردانانی مثل كیمیایی یا رامین‌فر كه تجربه دارند برای قسمت به قسمت پلان‌هایشان دلیل دارند. متروپل ضد خشونت است برعكس فیلم‌های دیگر كیمیایی كه كاملا خشن بودند. متروپل قصه خاتونی است كه تحت هجوم قرا گرفته است. دوست داشتم در یك فیلم پدرم نقش بازیگر را نداشته باشم و در بخش‌های دیگر همراه او باشم تا چیزهای دیگری یاد بگیرم اما پدرم دوست داشت این نقش را من بازی كنم.

فكر می‌كنید امروز سینمای اجتماعی از چه جایگاهی برخوردار است؟

متاسفانه امروز گونه‌های ژانرهای مختلف از بین رفته و تنها مقداری از سینمای اجتماعی باقی‌مانده كه در فیلم‌ها مطرح می‌شود. فیلم‌های تلخی كه نه واژه سیاه‌نمایی ارشاد را به كار برد و نه آیینه‌ای از واقعیت‌های جامعه را در آن می‌بینیم. تنها نوعی یأس را با خود وارد جامعه می‌كند. همه دوست داریم سینمای جذابی داشته باشیم تا مردم از آن به‌عنوان بخش تفریحی استفاده كنند اما زمانی كه تولورانس به‌وجود نمی‌آید مردم از سینما زده می‌شوند و احساس می‌كنند جامعه‌شان ناامن است. نمی‌گویم رویا‌پردازی كنیم اما باید سیاست‌هایی برقرار كنیم تا توازن وجود داشته باشد.

جشنواره فیلم فجر چه تاثیری روی تولیدات ما می‌تواند داشته باشد؟

برگزاری جشنواره خوب است زیرا امید می‌دهد، ضمن اینكه جشنواره ویترین خوبی برای سال آینده به‌وجود می‌آورد اما نباید از یاد ببریم كه جشنواره فیلم فجر با بین‌المللی بودنش می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. زمانی‌كه دستاورد جهانی داشته باشد آن زمان بخش بین‌الملل خوبی هم خواهیم داشت.

وقت آن نرسیده كه خودتان فیلم بسازید؟

۵ سالی است كه دنبال كارگردانی هستم اما در زمان علیرضا سجادپور فیلمنامه‌ام رد شد و علتش هم كاملا شخصی بود! من هم تصمیم گرفتم دیگر فیلم نسازم تا مدیریت عوض شود. در دوره جدید امیدوارم بتوانم كارگردانی كنم.

با وجود حضور كارگردانان مطرح در جشنواره امسال روند آن را به چه‌شكلی می‌بینید؟

جشنواره منحصرا نمی‌تواند جشنی باشد كه جدا از سینما برگزار شود. متاسفانه در طول این سال‌ها سینمای ما یك روال نور پایین و به سمت افول را پیش گرفته بود. مشكل امروز ما این نیست كه جشنواره به چه شكلی برگزار شود. سیاست‌های وزارت ارشاد باید ریشه‌ای سینما را تكان دهد تا بین مردم و سینما آشتی برقرار شود. امسال با اعلام نكردن هیات داوران جلوی بسیاری از رانت‌خواری‌ها گرفته شد ضمن اینكه دكتر روحانی هم نامه دادند كه جلوی این نوع مسائل گرفته شود و عادلانه برخورد شود و وزیر ارشاد هم كه با صداقت فضا را باز گذاشته و استوار ایستاده است. بدین شكل هنرمندان هم دلگرمی پیدا می‌كنند.

فكر می‌كنید فیلم سینمایی «متروپل» در جشنواره فیلم فجر امسال موفق به دریافت جایزه می‌شود؟

در ایران چند كارگردان هستند كه كار خودشان را انجام می‌دهند و كار چندانی به جشنواره فجر هم ندارند. یكی از این كارگردان‌ها مسعود كیمیایی است. من نمی‌توانم پیشگویی كنم كه فیلم پدرم می‌تواند موفقیتی كسب كند یا نه زیرا در جایگاه مسند و حساب اثر نیستم. اما به عنوان بازیگر فیلم حس می‌كنم در كارهای جدید كیمیایی فیلم خاصی است ضمن اینكه از نظر روایت و خط قصه برای كسی كه سال‌ها سینمای كیمیایی را می‌شناسد و همیشه تماشاچی یك جور انتظار را از او داشته در این فیلم با روایت جدید روبه‌رو می‌شود كه بیشتر خود سینما را هدف گرفته است. «متروپل» در كارهای سینمایی كیمیایی قصه خاصی است و كار جالبی شده كه توقعات دیگری را برای مخاطب برآورده می‌كند.

نقش شما در متروپل حائز دریافت سیمرغ است؟

به گرفتن سیمرغ در جشنواره فیلم فجر فكر نمی‌كنم زیرا این موضوع من را اذیت می‌كند. هر سال هر بازیگری كه در جشنواره حضور دارد فكر می‌كند باید سیمرغ بگیرد و این موضوع روی كارش تاثیر زیادی می‌گذارد. هر هنرمندی مانند هر ورزشكاری زمانی كه مدال می‌گیرد در دوره‌ای با افت مواجه می‌شود. دو سال پیش كه كاندیدا شدم اما موفق به دریافت سیمرغ نشدم یادم می‌آید بازیگرهای دیگر به من می‌گفتند خدا را شكر كن كه سیمرغ نگرفتی زیرا انگیزه‌ات در بازیگری عوض می‌شود ضمن اینكه سیمرغ در كشور ما عادلانه قضاوت نمی‌شود. در صورتی كه در كشورهای دیگر حتی ممكن است یك نابازیگرجایزه بگیرد. در ایران باید دوره سختی را بگذرانیم و سن و سالی را پشت‌سر بگذاریم تا شایستگی گرفتن سیمرغ را پیدا كنیم. در هر حال گرفتن سیمرغ برای من از اهمیت چندانی برخوردار نیست برای من مهم این است كه آیا جشنواره امسال تنورش داغ است و می‌تواند بین سینماگران آشتی راه بیندازد یا خیر. متاسفانه در ایران زمانی‌كه در بازیگری به جایگاهی می‌رسیم دیگر خودمان را تكرار می‌كنیم و فضا را باز‌تر نمی‌كنیم تا گام‌های بزرگ‌تری را برداریم. البته چند بازیگر توانمند داریم كه توانستند به بازارهای بین‌المللی راه پیدا كنند.

 

 پسرِ مسعود كیمیایی بودن!


سینمای پدرتان را چگونه سینمایی می‌دانید؟

سینمای مسعود كیمیایی سینمای سختی است و سخت بودنش به این خاطر است كه سینمای پدرم سینمای سختی است. سینمای لحظه و سینمای حسی است و مخاطبش بیشتر با لحظه ارتباط برقرار می‌كند اگر آن لحظه دربیاید كه موفق است اما اگر درنیاید بزرگ‌ترین لطمه را به فیلم می‌زند و شاید فیلم افت كرده و مورد انتقاد قرار بگیرد، چون سینمای پدرم دنیای بازیگران است یعنی بازیگر در آن نفس می‌كشد. هرچه بازیگر توانش بالا‌تر برود سینمای پدرم ارتباطش با مخاطب زیبا‌تر خواهد بود.

بازیگرانی كه در سینمای پدرم نقش‌آفرینی می‌كنند، آدم‌های سخت، باغیرت و معترض هستند، آدم‌هایی هستند كه با خودشان سنت و قاعده‌ای را حمل می‌كنند، در كل نوع رفتار، بیان و آهنگ دیالوگ گفتن دنیای كیمیایی سخت است و خیلی چیزهای دیگر كه سینمای كیمیایی سختی را درست می‌كنند اما در عین حال دوست داشتنی و زیباست سینمای پدرم چارچوب خاصی دارد و بازیگر براساس این چارچوب و مقررات خاص می‌تواند بدرخشد و بازی‌اش را انجام بدهد اما بعضی از كارگردانان هستند كه دست بازیگر را در كار باز می‌گذارند و راحت بودن متن و ادای دیالوگ و... مقداری شیوه كار را برای بازیگر راحت‌تر می‌كند به هر صورت هر كسی شیوه‌ای در سینمایش دارد.



شارژ سریع موبایل