الهام پاوهنژاد پس از سالها كار روی آثار فروغ فرخزاد حالا آلبوم «كجاست خانه باد» را به بازار داده كه دكلمههایی از بهترین كارهای این شاعر است. او ادعا میكند شعرهای فروغ را به گونهای متفاوت خوانده كه تاكنون شنیده نشده و این كارها را با دریافت خودش خوانده و ابدا شباهتی میان خوانش او و شاعر وجود ندارد.
پاوهنژاد میگوید: فروغ فرخزاد شعرهایش را مونوتون میخواند و این حس به خواننده القا میشود كه شعرهای او غم محض است درحالیكه شعرهایش رئال و عاشقانه است و سرشار از شوریدگی و طغیان.
شما معتقدید فروغ شعرهایش را خوب نخوانده است؟
بله، شما حتما از علاقه من به فروغ مطلع هستید، همین عشق و علاقه باعث شد سالها در زمینه شعر این عزیز تحقیق و سعی كنم به بهترین شكل ممكن آن را ارائه دهم اما از ابتدا كه شعرهای فروغ را با صدای خودش میشنیدم این حس را داشتم كه خوانش مونوتونوار شعرهای این شاعر معاصر باعث میشود شنونده و مخاطب فكر كند شعرهای او سراسر غم است و فضای یاس و ناامیدی را پررنگ میبیند درصورتیكه من معتقدم در شعرهای فروغ اعتراض، عاشقانگی، شوریدگی و یاس وجود دارد و صرفا غم و غصه نیست بنابراین فكر میكنم خوانش باید بهگونهای باشد كه تمام این حسها به مخاطب منتقل شود.تنها درباره فروغ اینگونه نیست شاعران عزیز دیگری هم هستند كه نتوانستند از پس خوانش شعرشان برآیند، شاید به این دلیل كه حسشان بسیار درگیر است و هنوز موفق نشدهاند از شعر فاصله بگیرند و از بیرون به شعر بنگرند، بنابراین این جدا نشدن باعث میشود حق مطلب ادا نشود.
البته احمد شاملو به خوبی از پس انتقال حسش به مخاطب برآمده است!
كاملا موافقم، مگر چند نفر میشوند شاملو؟ با جسارت میتوانم بگویم تنها شاملو میان شاعران معاصر توانسته نظر شنونده را هم جلب كند.
افراد دیگری هم قبلا روی شعرهای فروغ كار كردهاند چرا فروغ را برگزیدید؟
شاید برایتان جالب باشد كه بگویم اولین كسی كه مجوز خوانش شعرهای فروغ را گرفت من بودم، سال 78 مجوز این كار را گرفتم و این مسئله به گذشته برمیگردد، سال 71 كه برای یك پروژه دانشگاهی سراغ تحقیق شعرهای فروغ رفتم شیفته اشعار این شاعر معاصر شدم، اما میخواستم فارغ از دغدغههای مادی، حقمطلب ادا شود بنابراین من با دفاتر موسیقی به توافق نمیرسیدم كه زمان كافی روی این پروژه بگذاریم، به همین خاطر دوستان دیگری شعرهای فروغ را خواندند كه نتوانست میان خانوادهها و نوجوانانی كه فروغ را نمیشناسند و هدف اصلی من بودند هیچ جایگاهی پیدا نكرد و فكر میكنم اساسا آنها مطلع نشدند كه چنین آلبومهایی حتی به بازار عرضه شده است.
گفتید هدفتان این است كه با خواندن شعرهای فروغ در آلبوم «كجاست خانه باد؟» او را به نوجوانان و خانوادههایی معرفی كنید كه اساسا این شاعر را نمیشناسند؟
بله همینطور است، من دوست دارم خانم خانهداری كه مشغول كارهای روزمرهاش است با شنیدن این آلبوم علاقهمند شود و سراغ این شاعر برود و نوجوانان ما بدانند كه فقط در فضای صوتی نباید آهنگهایی را گوش دهند كه هیچ شناختی از تمدن و فرهنگ ما در آن نیست و میتوانند شعرهایی را بشنوند كه به كمك موسیقی میتواند آنها را با حسهای مختلف درگیر كند؛ پس هدف ما این است كه اساسا فروغ را با كسانی آشنا كنیم كه تاكنون حتی نام او را هم نشنیدهاند.
محبوبیت و شهرت شما بهواسطه بازیگریتان چقدر میتواند روی فروش این آلبوم تاثیر بگذارد؟
قطعا بیتاثیر نخواهد بود اما این نكته را فراموش نكنید كه من در پوسترها هم عامدانه تصمیم گرفتم الهام پاوهنژاد بازیگر، نقش چندانی در جلب نظر مخاطب نداشته باشد و جدا از فضای بازیگریام مردم با یك خوانش متفاوت از اشعار فروغ روبهرو شوند، اما خوشحال میشوم كه لطف مردم نسبت به من باعث شود این اثر را خریداری كنند و بشنوند، درضمن متوجه زحمت دوستان دیگر هم بشنوند و از موسیقی زیبای آن نیز لذت ببرند.
چون زن هستید، تصمیم گرفتید شعرهای یك شاعر زن را بخوانید؟
هرگز اینگونه نیست، من از ابتدا با نگاه یک فمینیست این شعرها را نخواندم، تنها سعی كردم محصول دریافتم را ارائه كنم. شعرهای فروغ از نظر من فمینیست و زنانه نیست، درست است كه از فیلتر یك زن گذشته و ممكن است حال و هوای زنانگی هم داشته باشد اما بسیاری از شعرهای فروغ حرف مردم معاصر خود اوست به جنسیت مربوط نمیشود، حتی یك مرد شاعر هم میتواند این اشعار را در مواجهه با مشكلات پیرامونش بهگوید.
چقدر به فروش این اثر امیدوارید؟
بیش از اینكه نگاه مادی داشته باشم امیدوارم بتوانم با این اثر فروغ را به نوجوانان بشناسانم البته فروش زیاد و به رایت دوم رسیدن این نوید را به من میدهد كه به هدفم رسیدهام، آدمهای بیشتری این اثر را شنیدهاند و آشتی برقرار شده است.
چرا «كجاست خانه باد» در سوپرماركتها به فروش نمیرسد؟
به همان دلیلی كه من از ابتدا گفتم، نمیخواهم به این اثر به گونهای نگاه شود كه با تمركز روی فروش صرف تولید شده است. من از ابتدا همراه این كار بودم و تا انتها با همه مشغلههایم پای كارم ایستادهام. باز هم میگویم دوست دارم تعداد زیادی از مردم این كار را بشنوند اما همیشه ارزش هنری و فرهنگی این كار برای من در الویت بوده و هست.
درباره موسیقی كار و همكاری با پیمان خازنی بگویید؟ چقدر موسیقی این كار به فضای آشتی كه شما دنبال آن هستید كمك میكند؟
صددرصد، پیمان خازنی عزیز برای این كار وقت زیادی گذاشت و با همراهیهایش باعث شد بخش مادی كار و متاسفانه این عادت عجلهای كار را به بازار رساندن- برای اینكه بفروشد- از كل گروه دور شود. من با مسئولیت كامل به شما میگویم اعضای این تیم هیچ كدام دنبال این نبودند كه كار را به صرف فروش به بازار برسانند، همه روی كیفیت این كار وقت گذاشتند، تمركز كردند، این كار در الویت كارهایشان قرار گرفت و همدل كار را به سرانجام رساندند.
از نتیجه كار راضی هستید؟
به نظرم شعرهای فروغ این قابلیت را دارند كه هر بار آنها را میخوانی با حس لحظهات به گونهای متفاوت خوانده شوند، من هم هر بار میخوانم و میشنوم فكر میكنم باز هم میشود به گونهای دیگر با آكسانگذاری متفاوتی بخوانم اما دوستانی كه شنیدهاند معتقدند كار جدیدی است و شعرهای فروغ به گونهای خوانده شده كه تاكنون شنیده نشده است.
از همكاری با بهرام عظیمی بگویید.
بهرام عظیمی در این كار بسیار زحمت كشید و با وسواس زیاد در كنار ما قرار گرفت، او مشاور و ناظر هنری ماست و در بسیاری از مواقع مجبور میشد كار را قطع كند و به ما تذكرهایی بدهد كه بسیار سازنده بود، حالا كه آلبوم كامل شده درمییابیم كه زحمت این بزرگوار چقدر در بهتر شدن آلبوم تاثیرگذار بوده است.
شعرهای فروغ همواره قابلیت تصویر شدن دارند، چقدر شما در این آلبوم سعی كردید این تصویر را به شنونده بدهید؟
من درباره این كار فكر میكنم، یك نمایشنامه رادیویی است كه پرسوناژها به شنونده تصویر میدهند، معتقدم شعرهای این شاعر مانند گفتوگو میان دو شخص است كه میتوان به كمك موسیقی و نوع خوانش، فضا را به مخاطب داد و باعث شد در ذهنش تصویرسازی كند. پس خیلی کار را دور از فضای ذهنی ام نمی دیدم و خیال نمی کردم یک کار عجیب
می کنم ؛ یک تجربه نزدیک خودم انجام دادم.