سارا قاسمی سه شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۵

بعضی از بهترین فیلم هایی که تابحال دیده ایم روال معمول فیلم ها را طی نمی کنند و آنقدر تأثیرشان روی بیننده عجیب است که به همین خاطر معروف می شوند. فیلم "روانی" اثر آلفرد هیچکاک یادتان هست؟ منظورمان فیلم هایی است که با تماشای آنها ناگهان پیش خود فکر می کنید: "اینی که الان نشون داد چی بود؟" این فیلم ها با اعصاب و روان بیننده بازی می کنند و حداقل چند روزی ذهن او را مشغول می کنند. در اینجا به 10 فیلم مشهوری که چنین تأثیری روی بیننده دارند اشاره کرده ایم. اگر آنها را تماشا کرده باشید هنوز هم یادتان می آید که دفعه اولی که آنها را دیدید چقدر مات و مبهوت مانده بودید و هزار و یک سوال ذهنتان را مشغول کرده بود!

"اقتباس" (Adaptation) (2002)

این فیلم که تا حدودی بر اساس کتاب "دزد ارکیده" اثر سوزان اورلئان و توسط اسپایک جونز ساخته شده است، دومین همکاری جونز با چارلی کافمن فیلمنامه نویس پس از فیلم "جان مالکوویچ بودن" (Being John Malkovich) است. این فیلم تقلای کافمن با اقتباس از اثر اورلئان برای ساختن فیلم است. ولی این تقلا کاملاً منجر به چیز دیگری می شود. در واقع آنقدر از مسیر خارج می شود که برادر دوقلوی کافمن هم وارد کار فیلمنامه نویسی می شود و حتی نامش جزو فیلمنامه نویسان در تیتراژ فیلم قرار می گیرد و یک نامزدی واقعی برای جایزه اسکار برای این فیلم بدست می آورد.

 

این فیلم‌‌‌ها با اعصاب و روان‌تان بازی می‌کنند!

 

"جان مالکوویچ بودن" (Being John Malkovich) (1999)

این فیلم هم مانند "اقتباس" توسط اسپایک جونز کارگردانی شده و فیلمنامه اش را چارلی کافمن نوشته است. این فیلم هم ذهن انسان را به شدت درگیر می کند. ستاره فیلم "روابط خطرناک" (Dangerous Liaisons) نقش خودش را بازی می کند و جان کیوساک هم نقش عروسک گردانی را بازی می کند که پورتالی برای ورود به ذهن این بازیگر می یابد. ولی این نقطه شروع این فیلم سینمایی است و کار به جایی می رسد که معلوم می شود کیوساک درون مالکوویچ زندگی می کند و او را تبدیل به یکی از بزرگترین عروسک گردانان دنیا می کند.

 

این فیلم‌‌‌ها با اعصاب و روان‌تان بازی می‌کنند!

 

"قوی سیاه" (Black Swan) (2010)

دارن آرونوفسکی کارگردان با این فیلم که از داستانی کلاسیک الهام گرفته شده ذهنتان را زیر و رو می کند. داستان درباره بالرین جوانی (با بازی ناتالی پورتمن) است که زندگی اش را فدای نقش رویاهایش می کند. آیا قرار است تغییر شکل او در پایان فیلم را جدی بگیریم؟ چه کسی می داند؟ و اصلاً چه اهمیتی دارد؟ "قوی سیاه" داستانی قابل تحمل و درگیر کننده درباره مرز بین دیوانگی و هنر دارد.

 

این فیلم‌‌‌ها با اعصاب و روان‌تان بازی می‌کنند!

 

"دانی دارکو" (Donnie Darko) (2001)

"دانی دارکو" شاید خیلی چیزها باشد، ولی ابتدائاً یک فیلم درباره سفر در زمان است و داستانی پیچیده دارد که نقدهای متفاوتی درباره آن شده است و فقط نقد یک بخش از آن چیزی را مشخص تر نمی کند. ولی وقتی ذهنتان روی ریتم آن قفل شد، مثل مدیتیشن نیرومندی در مورد زمان، مرگ و فداکاری های جاودانه، خودش را فاش می کند. باید زمان بگذارید و خودتان را بدست فیلم بسپارید تا بتوانید عمیق تر در مورد آن نتیجه گیری کنید.

 

این فیلم‌‌‌ها با اعصاب و روان‌تان بازی می‌کنند!

 

"باشگاه مشت زنی" (Fight Club) (1999)

دیوید فینچر هم مانند کارگردانان دیگر این لیست به ندرت خودش را دست قوانین عادی و رایج می دهد. او بهترین فیلمش را از رمان پوچ گرای چاک پائولانیک درباره تقلای یک مرد با خودش اقتباس کرده است. برد پیت و ادوارد نورتون نیز شخصیت های دوگانه ای هستند که در کانون داستان قرار دارند و بدین ترتیب شاهکاری تصویری خلق شده که ذهنتان را در هر مرحله از فیلم درگیر می کند. مانند فیلم های دیگر این لیست، نقدها و بررسی های مختلفی در مورد این فیلم شده است.

 

این فیلم‌‌‌ها با اعصاب و روان‌تان بازی می‌کنند!

 

"تلقین" یا "سرآغاز" (Inception) (2010)

شاید این فیلم پیچیده ترین فیلم لیست ما باشد. و صادقانه بگوئیم که بسیاری از فیلم های این لیست از این لحاظ به پای آن نمی رسند. داستان این فیلم درباره تیمی از افراد است که به خواب دیگران رخنه می کنند و با جستجوی عمیق ضمیر ناخودآگاه آنها اطلاعاتی بدست می آورند. تا ابد می توان درباره این فیلم بحث کرد.

 

این فیلم‌‌‌ها با اعصاب و روان‌تان بازی می‌کنند!

 

"مومنتو" (Memento) (2000)

کریستوفر نولان که دو فیلم روانی کننده دیگر – "تلقین" و "پرستیژ" – را ساخته با این فیلم نئو نوآر درباره مردی که حافظه کوتاه مدت خود را از دست داده، بسیار مشهور شد. او سرنخ های مربوط به قتل همسرش را روی بدنش خالکوبی کرده تا آنها را فراموش نکند. خودتان بقیه ماجرا را با تماشای فیلم کشف کنید.

 

این فیلم‌‌‌ها با اعصاب و روان‌تان بازی می‌کنند!

 

"جاده مالهالند" (Mulholland Drive) (2001)

دیوید لینچ با پروژه های عجیب کاملاً آشنا است. او در این فیلم که یکی از بهترین فیلم هایش است و شاید تحت تأثیر فیلم "پرسونا" ساخته اینگمار برگمن بوده، داستان یک هنرپیشه و یک زن را روایت می کند که به تدریج نقش ها و شخصیت هایشان جابجا می شود.

 

این فیلم‌‌‌ها با اعصاب و روان‌تان بازی می‌کنند!

 

"پرسونا" (Persona) (1966)

پدر همه فیلم های روانی کننده این فیلم است که در سال 1966 و توسط اینگمار برگمن کارگردان سوئدی ساخته شده است. داستان آن بدین شرح است که یک هنرپیشه زن وسط اجرای نقش ناگهان لال می شود و برای استراحت و بهبود به ویلایی ساحلی فرستاده می شود و پرستار او زنی است که مدام در حال حرف زدن است و ساکت نمی شود. در پایان این فیلم تاریک و پیچیده، این دو زن نقش عوض می کنند.

 

این فیلم‌‌‌ها با اعصاب و روان‌تان بازی می‌کنند!

 

"حس ششم" (The Sixth Sense) (1999)

بزرگترین پیچیدگی این فیلم این است که شخصیت بروس ویلیس در این فیلم در واقع مرده است و شاید جذابیت بینظیر این فیلم در همین نکته مخفی باشد و باعث شده باشد که این فیلم روانی کننده در 15 سال گذشته موفقیت و اهمیت زیادی بدست آورده باشد. در واقع هر بار که این فیلم را تماشا می کنید، نوعی غم و اندوه در آن کشف می کنیم که عمیق تر و عمیق تر می شود. این فیلم یکی از فیلم های اوریجینال و تأثیرگذار در تاریخ فیلم سازی است.

 

این فیلم‌‌‌ها با اعصاب و روان‌تان بازی می‌کنند!



موضوعات داغ


شارژ سریع موبایل