مهران مدیری در کنار کارگردانی و تهیه کنندگی، مسیر پرفراز و نشیبی را در میدان بازیگری تا به امروز طی کرده است؛ رمز موفقیت ها و شکست های او در این میدان چیست؟
کارنامه تلویزیون مهران مدیری را اگر بخواهیم مرور کنیم، مرز قائل شدن میان کارنامه بازیگری و کارگردانی او اصلا کار ساده ای نیست. مدیری غالبا در آثار خود به خوبی درخشیده و همین امر هم سبب شده غالبا کارنامه بازیگری او زیر کارنامه کارگردانی و تهیه کنندگی اش نادیده بماند.
آغاز پخش «در حاشیه 2» و توجه به مهم ترین ویژگی آن در کارنامه مدیری یعنی غیبت خود او در قامت بازیگر بهانه ای شد تا این بار کارنامه تلویزیونی اش را از منظر کاراکترهای موفق و ناموفق مورد بازخوانی قرار دهیم. مدیری اگرچه در بسیاری از آثارش از فرمولی ثابت برای جلب توجه مخاطبان و همراه کردن آن ها با خود بهره برده و هم چنان هممی برد اما هوشمندی او در استفاده از همین فرمول تکراری سبب شده که هر یک از کاراکترها در کارنامه اش طعم و رنگ خاص خود را داشته باشد.
در این بازخوانی حتما همه کاراکترهای موفق و همه کاراکترهای ناموفق در کارنامه مدیری به یک اندازه موفق یا ناموفق نبوده اند. اما تلاش کرده ایم اصلی ترین پارامتر برای این ارزیابی را ماندگاری تصویر کاراکترها در ذهن مخاطب قرار دهیم. براساس همین متر و معیار با ما در این خاطره بازی همراه شوید:
کاراکترهای موفق
1- کاراکتر: رامین/ سریال: جنگ 77/ سال تولد: 1377
آنالیز کاراکتر: کاراکتر «رامین» در آیتم های مشترکش با مریم (لاله صبوری) ویژگی هایی داشت که در یک مرور کلی می توان همان ها را به عنوان اصلی ترین المان مشترک کاراکترهای او در ادامه مسیر بازیگری اش تا به امروز دانست. این ویژگی ها را می توان در نگاه های خیره به دوربینی که رامین داشت خلاصه کرد. نکته ای که هرازگاه به مخاطب یادآوری می کرد در حال تماشای یک نمایش است نه یک موقعیت رئال!
چرا محبوب شد؟ اصلی ترین نکته درباره «رامین» ماندگاری آن در قابی مشترک با «مریم» است. اصلا به این نکته خرده نگیرید که لاله صبوری در دیگر موقعیت ها هرگز نتوانست موفقیت این نقش را تکرار کند اما بده بستان های درست این دو نقش و بازی پایاپای مدیری و صبوری سبب ماندگاری این کاراکتر و تکه کلام هایی هم چون «جان» گفتن های کشیده رامین تا به امروز شده است. متن و بازه زمانی پخش «جنگ 77» هم در این ماندگاری بی تاثیر نبوده است.
تکه کلام معروف: مرررریم، اییییینه
2- کاراکتر: فرهاد/ سریال: پاورچین/ سال تولد: 1382
آنالیز کاراکتر: شکل گیری کاراکتر فرهاد از اساس بی تناسب با فرمول رایج سریال های طنز در دهه 60 و 70 نبود؛ یک روستازاده ساده در محیطی شهری که حالا برای گذران زندگی با مشکلاتی به خصوص در ارتباط با خانواده اش مواجه شده است. با این وجود، اما کیفیت خلق این کاراکتر چه در فیلم نامه و چه در اجرا تا حدود زیادی آن را از کلیشه ها دور کرد. فرهاد ساده و در عین حال زرنگ است و از آن جا که ریشه در ناکجاآبادی به نام «برره» داشت حد و مرزی برای بلندپروازی در طراحی آن متصور نبود!
چرا محبوب شد؟ عوامل متعددی را در محبوبیت فرهاد می توان برشمرد اما اصلی ترین این عوامل بی تردید شناسنامه این کاراکتر بود؛ کاراکتری با ریشه های محکم اما خیالی که هممان با حس هم ذات پنداری به راحتی این فضا را در اختیار مخاطب خود می گذاشت که مرزی میان او و خودش قائل شود! برره علاوه بر زبان و رفتار خاص، حکم ریشه یک آدم بی ریشه را برای فرهاد داشت!
تکه کلام معروف: ای جوووونم
3- کاراکتر: شیرفرهاد/ سریال: شب های برره/ سال تولد: 1384
آنالیز کاراکتر: شیرفرهاد ادامه منطقی و به تعبیری نسخه کامل شده «فرهاد» بود. تمام ویژگی های فرهاد در پاورچین به صورت گل درشت تر در قامت شیرفرهاد تجمیع شد و او را تبدیل به یکی از برگ برنده های «شب های برره» کرد. کاراکتری که درواقع صورت مجسم همان ریشه ای بود که فرهاد «پاورچین: با تکیه بر آن درخشید! طراحی لباس، گریم، لحن و لهجه خاص همراه با حضور در موقعیت کلیدی «آنتی کیانوش (سیامک انصاری)» از ویژگی های اصلی شیرفرهاد در داستان «شب های برره» بود.
چرا محبوب شد: اصلی ترین امتیاز بازی مدیری در نقش «شیرفرهاد» تکه کلام ها و واکنش های خاصی بود که در اکثر مواقع صورتی از طنز موقعیت را در مسیر داستان به وجود می آورد. تعصب و خشونتی که مدیری به صورت عیان در قالب کلام و رفتار شیرفرهاد طراحی کرده بود تضادی عجیب با موقعیت متزلزل این کاراکتر در خانواده و جمع اطرافیان داشت و همین موقعیت خاص آن را در ذهن مخاطب ماندگار کرد.
تکه کلام معروف: این که گفتی یعنی چه
4- کاراکتر: مسعود شصت چی/ سریال: مرد هزارچهره/ سال تولد: 1387
آنالیز کاراکتر: همه چیز به صورت بالقوه برای درخشش کاراکتر اصلی در فیلم نامه «مرد هزارچهره» لحاظ شده بود. این که مسعود شصت چی از موقعیت کارمندی ساده، قانونمند و تا حدودی دست و پا چلفتی به واسطه اتفاقاتی ناخواسته تبدیل به یک مجرم سابقه دار و در آستانه محاکمه شود، آن قدر این کاراکتر را در نقطه صفر خاص کرده بود که همه چیز برای ماندگاری آن وابسته به اجرا باشد. گریم خاص شصت چی همراه با فرصت طلبی در عین سادگی از مهم ترین ویژگی هایی بود که حرکت در مسیر طراحی شده در فیلم نامه را برای او تسریع کرد.
چرا محبوب شد؟ مهران مدیری به بهترین شکل ممکن ظرفیتی را که در فیلم نامه «مرد هزار چهره» نهفته بود به فعلیت رساند. بازی هوشمندانه و استفاده درست از تکه کلام ها و موقعیت های داستانی از برگ های برنده کاراکتر شصت چی بود. مسعود شصت چی درست به اندازه حرص مخاطب را در می آورد اما هم زمان هوای حس سمپات او را هم داشت.
تکه کلام معروف: به به به به
5- کاراکتر: بهرام آریایی/ سریال: بمب خنده/ سال تولد: 1387
آنالیز کاراکتر: اگرچه برش های غیررسمی پخش شده از شوخی مهران مدیری با برنامه های ماهواره ای هرگز در قامت یک برنامه مستقل و منسجم و به صورت رسمی پخش نشد اما مدیری در طراحی و اجرای این کاراکتر خاص در این مجموعه ویژگی هایی را مد نظر قرار داد که پیش تر در برخی آثارش آن را آزموده بود و بعدها هم در مجموعه هایی مانند شوخی کردم و عطسه بار دیگر آن را آزمود. مجری شبکه ماهواره ای و تکه کلام های او حالا یکی از تصاویر ماندگار از مهران مدیری در ذهن طرفدارانش است.
چرا محبوب شد؟ همان طور که اشاره شد اجرای استثنایی و منحصر به فرد کاراکتر «بهرام آریایی» در قامت یکی از مجریان شبکه های فارسی زبان، آن قدر گیرا و درست بود که باعث ماندگاری آن شد. این بار هم تکه کلام هایی مانند «خواهر آریایی من» با «این موهای سیخ شده بدنم» یا میمیک های خاص کلامی و رفتاری او در فحاشی به مخالفان از اصلی ترین دستاوردهای مدیری برای خلق یک کاراکتر ماندگار بود.
تکه کلام معروف: درود بر شرف آریایی ات
6- کاراکتر: بلوتوث/ سریال: قهوه تلخ/ سال تولد: 1389
آنالیز کاراکتر: اگر به یاد داشته باشید، موتور قهوه تلخ خیلی دیر روشن شد و برخی منتقدان دلیل این ناتوانی در همراه کردن مخاطبان در قسمت های ابتدایی را غیبت مهران مدیری که غالبا حضوری محوری در آثار قبلی اش داشت، دانستند. پربیراه هم نبود. با ورود بلوتوث باز هم زوج دونفره برای پیشرفت داستان کامل شد و در تقابل نیما (سیامک انصاری) و بلوتوث موتور سریال گرم شد. جنس ورود به داستان و طراحی خاص لباس و حضور مرموز در دربار از مهم ترین ویژگی های بلوتوث بود.
چرا محبوب شد؟ بلوتوث در قیاس با کاراکترهای ماندگار کارنامه مدیری کاراکتر چندان درخشانی نیست اما دو امتیاز باعث شد که بتوان با اغماض آن را در فهرست موفقیت های مدیری در عرصه بازیگری قرار دهیم؛ اولی که همان فرمول پاسخ داده استفاده درست از تکه کلام هایی مانند «زیتون بزن» و دیگری حضور اندازه و غیبت به موقع در مسیر داستان بود.
تکه کلام معروف: زیتون بزن
کاراکترهای ناموفق
1- کاراکتر: فراز/ سریال: پلاک 14/ سال تولد: 1379
آنالیز کاراکتر: در سال پایانی دهه 70، مدیری با کاراکتر فراز به تلویزیون آمد. کاراکتری که در روزهای پخش شدنش از تلویزیون بازخوردهای خوبی داشت، اما وقتی ظرفیت های دیگر مدیری عیان شد، خیلی ها آن را فراموش کردند. فراز «پلاک 14» زوج مقابل فرود (رامین ناصرنصیر) بود، دو برادر با دو مود شخصیتی متضاد که کاراکترهای شان کاملا در مقابل هم بود با یکدیگر زاویه داشتند.
چرا محبوب نشد؟ فراز جزو اولین شخصیت های به حاشیه رفته مدیری شد که بعد از چند سال از یادها رفت و حتی طرفداران پر و پا قرص مدیری هم چیزهای زیادی از آن شخصیت به یاد نمی آورند. این کاراکتر تنها در همان سال پخش روی بورس بود و به دلیل نبود شخصیت های تیپیکال ماندگار در تلویزیون تا مدتی مردم آن را به یاد می آوردند اما پس از مدتی او و برادرش به تاریخ پیوستند و کل یوم از یادها رفتند.
2- کاراکتر: اردلان پشندی (اردل)/ سریال: نقطه چین/ سال تولد: 1382
آنالیز کاراکتر: اردلان از آن شخصیت های مظلوم نما بود. او در مقابل زنش، صاحب خانه اش و مدیرش موضع پایینی داشت و بیش تر عقده های فروخورده اش را سر باجناقش بامشاد (رضا شفیعی جم) خالی می کرد. زوج بامشاد اردل، خیلی زود محبوب شدند و از همان قسمت های ابتدایی ترکیب شدن شان مخاطبان زیادی را پای جعبه جادو نشاندند، اگرچه سهم مخاطبان بامشاد از اردلان خیلی بیش تر بود.
چرا محبوب نشد؟ اردل در ابتدای شروع سریال، از باجناق تپلش بامشاد، خیلی جلوتر بود و کاراکتر شسته و رفته تری داشت، اما به مرور گوی و میدان را به رقیبش واگذار کرد و بامشاد به شخصیت اصلی و محبوب از نگاه مخاطبان تبدیل شد. مدیری تا انتهای قصه با حربه ها و تکه کلام های مختلف سعی کرد به همان محبوبیت اولیه برگردد، اما چهره و لفظ های بامشاد کار خودش را کرده بود و تیپ جدید شفیعی جم، اردل را به حاشیه فرستاد.
3- کاراکتر: بیژن جمالی/ سریال: جایزه بزرگ/ سال تولد: 1384
آنالیز کاراکتر: بیژنِ جایزه بزرگ هم از آن شخصیت های معمولی مهران مدیری بود. با توجه به روند سریال، او زودتر از رقیبش (کامبیز باقی) وارد قصه شد و می توانست خودش را به عنوان کاراکتر مستر سر زبان ها بیندازد اما با وجود فرصتی که داشت باز هم موفق نشد و شخصیت مقابلش به کاراکتر محبوب سریال تبدیل شد. بیژن طی قسمت های کم این سریال مناسبتی، نتوانست ثبات اولیه اش را حفظ کند و تقریبا اتفاقی که برای اردل افتاد در مورد او نیز به وجود آمد.
چرا محبوب نشد؟ رضا شفیعی جم در این مینی سریال هم از مدیری موفق تر بود و تیپ کامبیز باقی، از آن کاراکترهای ماندگار فیلم های کمدی شد. بیژن نتوانست در مقابل محبوبیت کامبیز دوام بیاورد و تلاش مدیری برای درآوردن این شخصیت هم جواب نداد. البته مدل شخصیتی بیژن و تیپ او با کامبیز خیلی متفاوت بود و سر و شکل دادن به آن در مقابل یک کاراکتر اغراق شده مثل کامبیز خیلی کار دشواری بود.
4- کاراکتر: ارسلان/ سریال: ویلای من/ سال تولد: 1391
آنالیز کاراکتر: ارسلان «ویلای من» یک خلاف کار باسابقه بود که هوش و ذکاوت بالایی داشت و با وجود این در یک رستوران کار می کرد. زوج هنری ارسلان در این سریال هدایت (سیامک انصاری) بود. کسی که او هم در جعل سند، ید طولایی دارد. این دو شخصیت که از تحقیر شدن در رستوران خسته شده اند، تصمیم می گیرند خودشان را وراث ارباب مشکات، یک مرد متمول جا بزنند.
چرا محبوب نشد؟ این بار محبوب نشدن ارسلان به خاطر پارتنر مدیری نبود، کلا سریال «ویلای من» در زمره کارهای ضعیف آقای کارگردان قرار گرفت و با وجود این که کار قبلی اش در جذب مخاطب خیلی موفق عمل کرده بود، اما «ویلای من» نتوانست خیلی سر و صدا راه بیندازد و بازیگران آن همه به طور کال دیده نشدند. تنها نکته در ذهن مانده مربوط به کاراکتر ارسلان این است که او از همان ابتدا در تمام سکانس ها یک جفت دستکش چرم در دست داشت!
5- کاراکتر: سهراب کاشف/ سریال: در حاشیه/ سال تولد: 1393
آنالیز کاراکتر: او یک متخصص فیک جراحی پلاستیک بود که در همان قسمت های ابتدایی پروانه پزشکی اش باطل شد. کاشف از آن دست کاراکترهایی بود که اگر تک و تنها در سریال دیگری بود به شدت مورد توجه قرار می گرفت و حرکات سر و تکه کلام هایش ماندگار می شد.
چرا محبوب نشد؟ مدیری برای ماندگار کردن این کاراکتر تلاش هایی کرد (البته نه به اندازه کارهای شاخصش) اما بازیگران مقابل او همگی در روزهای اوج شان بودند و درخشش آن ها باعث شد که کاشف خیلی به چشم نیاید. در این وسط حرکات بامزه دکتر عشقی (غفوریان) یا تکه کلام های کنگر زهتاب (رضویان) ماندگاری بیش تری از بازی دکتر سهراب کاشف داشتند.
6- کاراکتر: مظفرخان/ سریال: باغ مظفر/ سال تولد: 1385
آنالیز کاراکتر: شوخی های اصلی داستان «باغ مظفر» در قالب رویارویی دو خان باقی مانده از دوران قاجار شکل می گرفت؛ دو خان که هر یک با همراهی خانواده خود سعی می کرد باورها و سنت ها خود را به دیگری تحمیل کند. مظفر خان یکی از همین دو خان بود و مهران مدیری با قرار گرفتن در موقعیت یکی از دو قطب در تقابل با محمدرضا هدایتی کاراکتر او را طراحی و اجرا کرد.
چرا محبوب نشد؟ غیر از تکه کلام «مربا بده بابا» که احتمالا هنوز هم برخی با لحن مهران مدیری آن را به یاد می آورند کمتر تصویری از مظفرخان باغ مظفر در ذهن مخاطبان باقی مانده است. این کاراکتر چند قدم پیش از مرحله اجرا و در مرحله فیلم نامه با دست انداز اصلی مواجه شده است. اینکه تقابل سنت و مدرنیته با این لحن و در ناکجا آبادی به نام باغ مظفر بخواهد مخاطب را با خود همراه کند هر چند می توانست برگ برنده باشد اما تبدیل به ظرفیت به هدر رفته شد و نشد آنکه انتظار می رفت.