پردیس احمدی جمعه ۱۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۰

جزئیات در تمامی اموری که انسان با آن ها سر و کار دارد اهمیتی وی‍ژه دارند. به عنوان مثال وقتی که یک مسابقه فوتبال را از تلویزیون تماشا می کنیم، ادراک بهتری از موضوع داریم چرا که تمامی اتفاقات مهم از چند نما و با سرعت کمتر به تصویر کشیده می شود و ما قادر به دیدن جزئیات بیشتری از اتفاقات خواهیم بود.

 

در زندگی امروز ما، به دلیل وجود مشکلات بسیار زیاد ، نگاه کلی جامعه به مسائل، بسیار سطحی و زودگذر است.انگار همه ما به یک دستگاه Slow motion نیاز داریم تا همه چیز را با دقت بیشتر به جزئیات، بازنگری کنیم!

 

مقوله مورد بحث در مورد موسیقی بسیار اسفبار تر از سایر حوزه ها به نظر می رسد. چون در جامعه ما عملا هیچگونه توجه و آموزشی در این زمینه در اختیار عموم نیست و این مساله از آن جایی نشات می گیرد که اصولا موسیقی در فضای حاکم بر جامعه ما امری جدی قلمداد نمی شود.هدف از نگارش این مقاله آشنایی عمومی بیشتر با ساختار موزیک است.همچنین کمکی کوچک در راستای نگاهی دقیق تر ،در هر سطحی، به آثار موسیقی ست.

 

برای آن که از موسیقی لذت بیشتری ببریم و همچنین معیارهایی جهت تشخیص کیفیت آنچه به آن گوش می کنیم،  در دست داشته باشیم ، لازم است نکاتی را در مورد آثار موسیقی، هرچند به اجمال، بدانیم.این نکات به ما کمک می کنند تا یک اثر موسیقی را با جزئیات بشنویم  و بدانیم چرا یک قطعه موسیقی را دوست داریم! . گوش کردن به موسیقی با دقت و تمرکز بیشتر و شناخت مولفه های موسیقایی در هر سطح و کلاسی ،حداقل باعث می شود از روزمره خود فاصله گرفته و به ذهنیت خالق اثر بسیار نزدیکتر شویم و ارتباط جدیدی با دنیای پیرامون خود برقرار کنیم.

 

اگر بخواهیم بخشی از این مولفه ها را با زبان ساده تر تشریح کنیم می توانیم دو آیتم بسیار اساسی  زیر را نام ببریم:

 

رنگ بندی و بافت: موسیقی مانند هنرهای بصری دارای رنگ آمیزی و بافت است. هر قطعه موسیقی مانند یک تابلوی نقاشی رنگ آمیزی خاص خود را دارد و به لطف تکنولوژی و با ظهور علم الکترونیک و نفوذ این علم به سایر حوزه های انسانی،امروزه هر آهنگساز ابزاری با تنوع بیشتر و همچنین شخصی تر نسبت به گذشته در اختیار دارد . رنگبندی در موزیک دقیقا مانند نقاشی ،  به سلیقه،علم و سبک کاری آهنگساز بستگی دارد. اگر با این نگاه به آثار موسیقی گوش کنیم خواهیم دید که برخی قطعات چقدر دارای تناسب و تنوع در انتخاب سازها و صداها و برعکس برخی دیگر چقدر ساده و پیش و پا افتاده هستند.

 

امروزه ابزار و امکانات صدابرداری نیز کمک بسیار شایانی به رنگ بندی و همچنین بافت آثار می کند. از این بابت که آهنگساز به کمک متخصصین امور صوتی اهم از مهندس صوت ،صدابردار و… ارکستر خود را از لحاظ چینش در طول یک اثر می تواند  بارها تغییر دهد. ویلون ها را به راست و چپ بفرستد. پیانو را دور و نزدیک کند.
به کمک علم الکترونیک اصواتی خلق کند که تا کنون وجود خارجی نداشته و از این بی نهایت صوتی نهایت استفاده را ببرد.

 

با تمامی این اوصاف به نظر می رسد عادت دادن گوش به یک نوع رنگ بندی و صدادهی خاص اشتباه محض است. چرا که بارها دیده شده شنوندگان موسیقی از روی عادت به نوعی خاص از موزیک گوش می کنند و از این دریای بیکران خود را محروم می نمایند.

 

در مورد رنگ بندی و بافت موسیقی مطالب و منابع  تخصصی بسیاری وجود دارد که شاید در فرصتی مناسب بتوان بیشتر به آن پرداخت.

 

ریتم : شاید ساده ترین  ادراک عمومی از ریتم ، تاثیر فیزیکی موسیقی روی بدن انسان باشد. از ساده ترین ریتم ها که در  یک اثر با سبک تکنو و با سلیقه کاملا تجاری! ،که متاسفانه بخش عمده ای از موزیک پاپ این روزهای ایران را شامل می شود، تا پلی ریتم های آثار مدرن و معاصر را می توان از لحاظ فیزیکی درک کرد. اثری که آهنگساز آن از علم کافی و  درکنار آن سلیقه قابل تحسین برخوردار باشد، معمولا از تنوع ریتمیک در سازهای مختلف برخوردار است که مجموعه این ریتم ها که یک پلی ریتم را تشکیل می دهند بسیار گوش نواز خواهند بود.پدیده ای که امروزه در موسیقی ما امری فراموش شده است و هرکس بتواند نوایی غمگین را روی ریتمی بسیار معمولی و ساده بخواند می تواند به واسطه رنگ خاص لباس! و ظاهر و به کمک تبلیغات و سرمایه گذاری افرادی غیر موسیقایی  به سرعت در جامعه به مشهوریت برسد!

 

پیشنهاد من برای درک بهتر این موضوعات گوش کردن جداگانه به لاین های مختلف یک اثر است. به عنوان مثال وقتی که به یک اثر راک یا پاپ گوش  می کنیم با تمرکز روی اثر ،گوشمان را طوری تربیت کنیم که بتواند  لاین های درامز،گیتار باس، پیانو ،پدها ی مختلف،صدای خواننده و… به طور مجزا بشنود و اینگونه می توانیم یک اثر را هم از لحاظ ریتم و هم از لحاظ رنگبندی که قبلا راجع به آن صحبت شد تجزیه و تحلیل کنیم.

 

اگر بخواهیم به جمع بندی موارد بالا بپردازیم خواهیم دید هدف از هردو آیتم ذکر شده چیزی جز پرداختن شنونده به جزئیات  اثر نیست ،امری فراموش شده در زندگی امروز ما. روشی که امروزه جای خود را به گوش کردن کاملا سطحی و محدود موزیک در اتومبیل، مهمانی‌ها، تلویزیون و یا از بلندگوهای بسیار بی کیفیت تلفن‌های همراه و یا لپ‌تاپ‌ها، داده است. گویی انتظار عمومی از موسیقی هر آنچیزیست که بتوانیم همراه با آن آواز بخوانیم و ظاهر  خالق اثر مورد تاییدمان باشد!



شارژ سریع موبایل