زمانیکه انسان پا به دنیای هستی و شگفت انگیز مینهد و از آنجاییکه تحت تاثیر وراثت قرار می گیرد، یک سری از صفات را از پدر و مادر خود به ارث میبرد پس عمده ای از صفات در انسان موروثی هستند. از جمله این صفات ، صداست که هر انسانی آن را از پدر و مادر خویش به ارث برده است. مخصوصاً صداهایی که قابلیت موسیقایی دارند می توانند تحت تربیت و پرورش صحیح به آواز خوش تبدیل شوند و این نمونه صداها جزو صداهای موروثی هستند که هر انسانی آن را از اجداد خود به ارث میبرد.
الف- رابطه طبیعت با صدا و آواز:
طبیعت این معجزه زیبای آفرینش خداوند، از عوامل تاثیر گذار بر انسان است. زمانیکه اجداد پیشین ما در بستر طبیعت قرار گرفتهاند، دچار تغییر و تحول شده و طی عبور از مسیر بسیار طولانی زمان، با آموزش و یادگیری زندگی روزمره از طبیعت و مسایل دیگر، تبدیل به انسان های با شعور امروزی شدهاند که در بعضی مباحث، طبیعت را نیز تحت سلطه خود در آورده اند.
صدا نیز چون پدیدهایست که از وجود جسمی انسان به نام حنجره تولید میشود ، صد درصد دچار تغییر و تحویل شده است.
طبیعت در کره زمین را میتوان به ۳ بخش تقسیم بندی کرد:
۱- طبیعت کوهستانی و سرد
۲- طبیعت معتدل و مرطوب
۳ – طبیعت گرم و خشک
۱- صداهایی که در طبیعت کوهستانی و سرد تربیت و پرورش یافتهاند ، صداهایی هستند با قدرت و صلابت و محکمی. بهخاطر اینکه سرد و کوهستانی بودن طبیعت بر جسم انسانهایی که در آن زندگی میکنند، تاثیر گذاشته و آنها را تبدیل به مردمانی توانمند و باقدرت، دارای نیروی بدنی مضاعف نموده و صدا نیز از این توانمندی و نیروی مضاعف تاثیر میپذیرد. مثل: مناطق آذربایجان کشورمان ایران
۲ – صداهایی که در طبیعت معتدل و مرطوب پرورش مییابند، صداهایی هستند نرم و لطیف . به این خاطر که طبیعت با شرایط معتدل و مرطوب، بدن را به صورت نرم و لطیف در میآورد و حنجره نیز چون بخشی از این جسم است، تحت تاثیر این عامل مهم قرار میگیرد. مثل: مناطق شمال میهنمان ایران.
۳ – و اما صداهایی که در طبیعت گرم و خشک تربیت یافته اند، صداهایی هستند با سوز خاص که نشان از انسانهایی دارد که با صبوری و رنج و زحمت فراوان، زندگی روزمره و طبیعی خود را میگذرانند و این زحمت زندگی به حنجره و در نهایت به صدایی که از آن تولید می شود نیز تاثیر مستقیم میگذارد.
مثل: مناطق کویری و جنوب وطنمان ایران.
ب – رابطه محیط و شخصیت با صدا و آواز:
محیط عاملی است که به تحقیق دانشمندان، وراثت را نیز تحت سلطه خود در آورده و در بسیاری موارد آن را تغییر داده است. کلیه انسانها از آغاز تولد در جهان هستی و زندگی اجتماعی در ۳ نوع محیط پرورش و تربیت پیدا میکنند:
۱- محیط خانواده
۲- محیط اجتماع
۳- محیط درون خویشتن خویش
۱- انسان زمانی که متولد میشود با مادر خود قبلاً آشنایی داشته، این آشنایی و صمیمیت بعد از تولد بیشتر میشود و اینکه با پدر، برادر و خواهر آشنا شده و با آنها نیز انس و الفت میگیرد. پس اولین محیطی که او در آن قرار گرفته و پرورش مییابد، خانواده است. در اصل خمیر مایه شخصیت او در خانواده شکل میگیرد. حتی حنجره که قسمتی از اعضای بدن اوست که جایگاه و کارگاه تولید صداست، در زندگی با خانواده دچار تغییر و تحول شده و شکل میگیرد. به عنوان مثال در خانوادهای که پدر و مادر با فرزندانشان با نرمی و آرامش صحبت میکنند و آنها را به آرامش و ادب دعوت میکنند، فرزند نیز تحت تاثیر این عامل، دارای صدایی با احساس و آرامشبخش میشود و در صورت عملکرد خشونت آمیز و تند خویی با فرزندان نتیجه را بر عکس خواهیم دید.
۲- دومین محیطی که انسان در آن پرورش مییابد، اجتماع است. وقتی که شروع به تحصیل علم و دانش میکند، اولین قدم خود را در اجتماع گذاشته و کمکم وارد مقاطع تحصیلی بالاتر و زندگی میشود. در محیط اجتماع، هر انسانی با ارتباط گرفتن از اطرافیان، (مردم جامعه، معلمان، اساتید و دوستان) که همه اینها تاثیر بهسزایی در تربیت و پرورش او دارند، مرحله دوم پرورش شخصیت او شروع شده و به منزلت اجتماعی میرسد.
صدا نیز اگر در درون این فرد از وراثت تا محیط اولیه (خانواده) ساخته و پرداخته شده باشد، در محیط اجتماع با پرورش صحیح نزد استاد و هنر آموز آواز تربیت یافته و به شکل موسیقائی ارائه میشود.
۳- عامل تربیتی دیگری که انسان تحت تاثیر آن قرار میگیرد، تربیتی است که خویشتن خویش هر فردی به او میدهد و این مورد دارای اعجاز بوده و انسان را به تفکر و اندیشه وا میدارد که چرا افرادی که در یک خانواده بزرگ و تربیت میشوند، در نهایت با همدیگر فرق میکنند پس حتماً تحت تربیت سومی قرا گرفتهاند که این تغییرات و تحول را به خود دادهاند.
به عنوان مثال در یک خانواده که پدر و مادر دارای ۳ فرزند باشند، هر سه این فرزندان، دارای خصوصیات اخلاقی متفاوت در دوران نوجوانی و جوانی خواهند شد. پس مطمئنأ تربیت و پرورش نهفتهایست که باعث این تفاوتها شده است، و آن جز تربیت خویشتن خویش هر فرد به خود نیست که این عامل مهم باعث تمایز هر کس از هم نوعان خود خواهد بود.
در اینجاست، صدایی که در حال پرورش است، تحت تاثیر عامل تربیتی اشاره شده قرار گرفته و احساسات درون شخص بر او غالب شده و رنگ و بوی خاص به خود میگیرد. به همین خاطر هر آوازی بازتابیست از درون شخص خواننده.
به عنوان مثال: شخصی که همیشه، خود را اینطور تربیت کرده که با اطرافیان، با احساس و ملایمت و نرمی صحبت و رفتار کند، آیا ممکن است این شخص دارای صدایی خشن و خشک باشد؟ نه. امکان ندارد. حتماً او صاحب صدایی با حس و حال و آرامش بخش و لطیف خواهد بود.
پس نتیجه میگیریم صدا در مرحله اول، در طبیعت تحت تاثیر عوامل طبیعی قرار گرفته و در مرحله دوم در محیط خانواده و اجتماع تربیت میشود و در مرحله سوم شخصیت درونی هر فرد آن را میسازد.
پس بیاییم در درجه اول از طبیعت زیبای خداوند الهام گرفته و در محیطی زیبا و با آرامش قرار بگیریم و درون خویش را آلایش داده و شخصیت فردی خود را منزلت ببخشیم و فرزندان خود را نیز به شیوه صحیح و برازنده تربیت کنیم.
هر صدایی شاید قابلیت موسیقایی یا گویندگی و یا دوبله نداشته باشد، تا در عرصه پرورش و آموزش قرار بگیرد، ولی میتواند گرمی و لطافت و مهربانی را درون خود داشته، و به اطرافیان خود این گرما و احساس و آرامش را انتقال دهد.
امیدوارم همیشه محیط زندگی تان پرازاحساس و آرامش باشد.