این تصور که همیشه برای ساخت فیلمهای پرسود باید بودجههای آن چنانی خرج کرد تصور غلطی است. در تمام سالهایی که از عمر سینما میگذرد به کرات فیلمهایی ساخته شدهاند که با بودجههایی بسیار محدود و کم به لطف خلاقیت بالای سازندههایشان در انتخاب موضوع یا نوع به تصویر کشیدن آن توانستهاند همه معادلات فروش و سود را به هم بزنند.
به این فیلمها که با بودجههایی بسیار اندک ساخته میشوند اصطلاحا «Low Budget» گفته میشود. طبق قاعده این فیلمها نباید فروش آنچنانی داشته باشند اما یک بار دیگر هم گفتیم که عادتها همیشه قابل تغییرند.
هر چند تعداد فیلمهای تاثیرگذاری که با بودجههای محدود ساخته شدهاند و فروش بالایی داشتهاند خیلی زیاد نیست اما همان معدود فیلمها هم آنقدر رد پای پررنگی در تاریخ سینما از خود به جا گذاشتهاند که کسی نمیتواند بیتفاوت از کنار آنها رد شود. در این گزارش به تعدادی از مهمترین فیلمهای «Low Budget» تاریخ سینما پرداختهایم که علاوه بر سودآوریهای حیرت آور، فیلمهای کالت یا جریانسازی بودهاند. البته در این لیست قطعا فیلمهای دیگری را هم میتوان قرار داد اما خب هر لیست گلچین است و سلیقهای و این لیست هم گلچین شش و هفتی است از این فیلمها برای شما.
پرسودترین دروغ تاریخ
پروژه جادوگر بلر/ The Blair Witch Project
کارگردان: دنیل مایریک و ادواردو سانچز
بازیگران: هیثر دانهو، مایکل سی ویلیامز، جاشوا لئونارد
محصول: 1999
بودجه: 22 هزار دلار
فروش: 248 میلیون دلار
در تاریخ سینما کم فیلمهایی پیدا میشوند که هم دنیا را داشته باشند (فروش خوب) و هم آخرت(تاثیرگذاری و ماندگاری) را. پروژه جادوگر هر دو را داشت. «پروژه جادوگر بلر» مهمترین فیلم تاریخ سینما در گونه مستندهای جعلی است. در این گونه فیلم سازی، تصاویر به شکل کاملا مستندگونه ضبط میشود و خبری از دکوپاژ و قاب بندیهای کلاسیک وجود ندارد. میگویند دروغ هر چه بزرگتر باشد باورش آسانتر است. بزرگترین مزیت «پروژه جادوگر بلر» هم دروغی است که به مخاطب میگوید. این فیلم در تیتراژ ابتدایی خود مدعی است تصاویری که مخاطب میبیند تصاویر دوربین سه مستندساز است که یک سال پیش در جنگل گم شدهاند. سه مستندسازی که به دنبال تحقیق روی افسانه مخوف جادوگر بلر به جنگلی رفتهاند که پیش از این در دهه 40 میلادی شش کودک در آن به طرز فجیعی کشته شدهاند. آنها در خلال این تحقیق ناگهان ناپدید میشوند.
فروش این فیلم بیش از آن که مدیون ایده خلاقانهاش باشد مدیون تبلیغات عجیب و غریبی است که مدتی پیش از اکران فیلم، گروه تولید آن را آغاز کرد. آنها از هر طریقی که میتوانستند تلاش کردند به مخاطب بقبولانند قرار است به تماشای فیلمی مستند بنشیند. الحق والانصاف هم موفق بودند. بهترین جمله در خصوص این فیلم را گرگ هیل یکی از تهیهکنندگانش گفته:« اگر صد بار دیگر هم سینما از اول اختراع شود فیلمی نمیتواند این گونه که پروژه جادوگر بلر فروخت بفروشد.» این فیلم نامش در کتاب رکوردهای گینس به عنوان پرسودترین اثر تاریخ هنرهای نمایشی ثبت شده و در عظمت سودآوری این فیلم همین بس که بدانید اگر قرار بود تایتانیک یکی از پرخرجترین فیلمهای تاریخ سینما که با بودجهای200/000/000 دلاری ساخته شده اندازه «پروژه جادوگر بلر» سود کند باید 2/000/000/000/000 دلار می فروخت!
پول پارو کردن با دوربین خانگی
فعالیت فراطبیعی/ Paranormal Activity
کارگردان: ارون پلی
بازیگران: کیتی فترستون، میکا اسلوت
محصول: 2007
بودجه: 15 هزار دلار
فروش جهانی: 193 میلیون دلار
زوجی جوان به تازگی خانهای در حومه شهر اجاره کردهاند. زن که از بچگی احساس میکرده نیرویی شیطانی او را آزار میدهد احساس میکند آن نیرو در این خانه هم وجود دارد. مدام هم این قضیه را با همسرش در میان میگذارد اما گوش همسر او بدهکار نیست که نیست. هر روز بر ترس زن اضافه میشود و مرد مدام با دوربین همه لحظات کنار او را ثبت میکند تا به او ثابت کند هیچ خبری نیست. زن تصمیم میگیرد با دوربین خود تمام اتفاقاتی را که شب در خانهاش رخ میدهد ضبط کند اما آنچه در تصاویر ضبط شده توسط دوربینها میبیند زندگی او و همسرش را به هم میریزد. فیلم به شکل عجیبی واقعی و مستند از کار درآمده.
زمانی که تیزرهای این فیلم برای اولین بار در تلویزیون ایتالیا پخش شد تعداد تماسهای گرفته شده با اورژانس در این کشور به شکل عجیبی بالا رفت. این فیلم که همچون «پروژه جادوگر بلر» از گونه مستندهای جعلی مینامند آن چنان ترس و وحشت در مخاطب ایجاد میکند که در یک نظرسنجی جالب از مخاطبان فیلم در آمریکا حدود 40 درصد از مخاطبان گفتهاند كه نتوانستهاند همه فیلم را با چشمهای باز نگاه کنند. کارگردان این فیلم تمام پلانها را طی یک هفته، در خانه خودش و با دوربینهای آماتوری گرفته است. هر چند قسمتهای دو تا پنج این فیلم با بودجههای میلیونی ساخته شدند اما هیچ کدام نتوانستند جای وحشت حیرتآور فیلم اول را که حاصل مونتاژ دقیق و ریزهکاریهای خاص تصویری بود بگیرند.
یکی مکس را بگیرد
مکس دیوانه/ Mad Max
کارگردان: جورج میلر
بازیگران: مل گیبسون، جوان ساموئل، هیو کیز بایرن و استیو بیسلی
محصول: 1979
بودجه: 350 هزار دلار
فروش جهانی: 100 میلیون دلار
کارگردان این فیلم یک پزشک است که دوران جوانیاش در بخش اورژانس بیمارستانی در سیدنی استرالیا کار میکرده، او شاهد مرگهای زیادی بود که به دلیل تصادفات و سوانح رانندگی رخ میداد و حتی در نوجوانیاش هم سه تن از دوستان صمیمی اش را به دلیل تصادفات مرگبار از دست داده بود. میلر ایده «مکس دیوانه» را از همین تصادفات میگیرد. مکس پلیسی بسیار حرفهای و رانندهای فوق العاده قابل است. یک روز یکی از پلیسهای شهر به دست گنگستری شرور کشته میشود. مکس به تعقیب آن گنگستر میپردازد و در این تعقیب و گریز گنگستر کشته میشود. دوستان او که یک تیم موتور سوار دیوانهاند تلاش خود را برای گرفتن انتقام از مکس آغاز میکنند.
مل گیبسون معروف که تا پیش از آن فیلم تنها یک بار جلوی دوربین رفته بود با این فیلم به شهرتی جهانی میرسد. سود فیلم آنقدر زیاد بود که بلافاصله قسمتهای دو و سه آن ساخته میشود و «مکس دیوانه» تبدیل به یکی از مهمترین سه گانههای تاریخ سینما میشود. جورج میلر 20سال پس از ساخت قسمت سوم این فیلم در سال 1985 تصمیم میگیرد با بودجهای حدود 300 برابر بودجه اولین فیلم چهارمین قسمت از این مجموعه با نام «مکس دیوانه: جاده خشم» را بسازد و جالب است که چهارمین قسمت با اینکه فیلم بسیار شسته رفتهتری نسبت به سه گانه آن بود و تحسین بسیار زیاد منتقدان را هم برانگیخت اما در نهایت فقط سه برابر قسمت اول فروخت. از مهمترین ویژگیهای «مکس دیوانه» ریتم بسیار سریع آن است، به شکلی که مخاطب از اولین دقیقه تا آخرین دقیقه فیلم زیربار صحنههای تصادف و تعقیب و گریز و اکشن فیلم که توسط ماشینهای عجیب و غریب رقم میخورد نمیتواند کمر راست کند.
مخترع زامبی که بود؟
شب مردگان زنده/ Night of the Living Dead
کارگردان: جورج رومرو
بازیگران: جودیت اودی. راسل استراینر، دویین جونز
محصول: 1968
بودجه: 114 هزار دلار
فروش جهانی: 30 میلیون دلار
شش سال پس از ساخت اولین فیلم کوتاهش، جورج رومرو با ساخت اولین فیلمش آن هم دو سال قبل از ورود به 30 سالگی سینمای وحشت را وارد دنیای جدیدی کرد. دنیایی که در آن موجوداتی که امروز به نام زامبی آنها را میشناسیم برای اولین بار در قاب سینما دیده شدند. «شب مردگان زنده» داستان برادر و خواهری به نام باربارا و جانی است که در پیتسبورگ زندگی میکنند. آنها در گورستانی دور افتاده گیر میافتند بیآنکه بدانند آن جا مردگان زنده میشوند و به شکل ترسناکی آدمهای زنده را مورد هجوم خود قرار میدهند. رومرو در این فیلم همه کار کرده، هم کارگردانی کرده، هم فیلمنامه نوشته، هم تدوین را به عهده داشته و هم فیلمبرداری را انجام داده.
این فیلم با اینکه در ظاهر یک فیلم ترسناک است اما در دل خود پر است از ارجاعات اجتماعی و سیاسی مهم که در آن مقطع گفتن همه آنها جز به شکلی کاملا غیرمستقیم و مفهومی فراهم نبوده است. از انتقاد شدید به افزایش مصرف گرایی در بین مردم که نماد آن زامبیها هستند تا انتقاد به وضعیت نژاد پرستی در آمریکای آن دوران و بیتاثیر و نالایق بودن پلیس آمریکا. رومرو آنقدر کارش را در این فیلم به خوبی و کامل انجام داده که وقتی 22 سال بعد نسخه بازسازی شده این فیلم ساخته میشود نه موفقیت مالی برای سازندگانش به همراه دارد و نه حتی در جلب نگاه منتقدان موفق میشود. آنها که علاقه به زامبی جماعت دارند هنوز هم این فیلم را مهم ترین اثری میدانند که با محوریت این مردگان زنده شده در سینما ساخته شده است.
ایدهای درخشان که طوفانی شروع کرد اما...
اره/ Saw
کارگردان: جیمز وان
بازیگران: لی ونل، پل مودر، کاترینا مادرز
محصول: 2003
بودجه: یك میلیون و 200 هزار دلار
فروش جهانی: 103 میلیون دلار
مجموعه فیلمهای « اره» از آن دست فیلمهایی هستند که هالیوود تا جایی که توانست شیرش را برای سوددهی بیشتر دوشید. شاید اگر فیلم در همان یک یا دو قسمت اول تمام میشد و به ساخت هفت قسمت نمیرسید امروز با اثری بسیار ماندگارتر از مجموعه فیلمهای فعلی مواجه میشدیم. با این حال قسمت اول یک اتفاق بزرگ در صنعت فیلمهای ترسناک داستانی بود. تصور کنید ناگهان جسم سنگینی به سر شما اصابت میکند و بعد از به هوش آمدن خود را در اتاقی محبوس میبینید که به غل و زنجیر کشیده شدهاید. در طرف دیگر اتاق مردی است که شرایطی مشابه شما دارد ولی او را نمیشناسید و در حالی که اصلا نمیدانید اوضاع از چه قرار است ناگهان یک نفر با ماسکی عجیب و غریب و ترسناک ظاهر میشود و میگوید تنها یکی از شما دو نفر آن هم با کشتن نفر مقابل میتواند از این ماجرا جان سالم به در ببرد.
این ایده درخشان را همراه کنید با به تصویر کشیدن کلی بحران فردی و اجتماعی که در زمان تصمیمگیری شما و نفر مقابل گریبانتان را میگیرد. فیلم «اره» در قسمت ابتدایی بیش از آن که خشن باشد دلهرهآور است و همین مساله هم دلیل اصلی اقبال خیرهکننده مخاطب به آن بود. در قسمتهای بعدی وجوه معنایی کار از آن گرفته شد و باقی فیلمهای این مجموعه کلکسیونی شدند از بدترین نوع شکنجههایی که مخاطب میتواند تصورش را داشته باشد. با کلی خون و خونریزیهای افراطی و مریض گونه. هالیوود است دیگر، بهترین راه به گند کشیدن محصولات خوبش را تنها خودش تمام و کمال بلد است.
شور و شوق میلیون دلاری
دیوارنوشتههای آمریکایی/ American Graffiti
کارگردان: جورج لوکاس
بازیگران: ریچارد دریفوس، رانهاوارد، کندی کلارک، هریسون فورد
محصول: 1973
بودجه: 777 هزار دلار
فروش جهانی: 140 میلیون دلار
دومین تجربه کارگردانی جورج لوکاس یکی از غولهای سینمای جهان دقیقا چهار سال قبل از ساخت اولین قسمت از مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» شکل گرفت. فیلمی که تهیه کننده اش دیگر غول سینمای جهان فرانسیس فورد کاپولا خالق سهگانه «پدرخوانده» بود. داستان فیلم در سال 1962 میگذرد. چهار دوست برای گذراندن شبی دور هم جمع میشوند، استیومشتاق رفتن به دانشگاه است، کورت جوانی است که میخواهد برای تضمین آیندهاش شهر خود را ترک کند ولی در این راه دچار تردید است، جان قهرمان مسابقات اتومبیلرانی است و تری در پی سرگرمیهای دوران جوانی و خوش گذرانی. این فیلم برشی از زندگی چند جوان 18 ساله است و به خوبی تصویر نسلی در آمریکا را به تصویر میکشد که سردرگم و پرشور و مضطرب وارد دوران بلوغ شدهاند.
در این فیلم شور و شوق جوانی و تردید در خصوص آینده آنقدر دقیق و زیبا به تصویر کشیده شده که باعث شده بسیاری از لیستهای صد فیلم برتر تاریخ سینما نتوانند به آن بیتفاوت باشند. لوکاس در «دیوار نوشتههای آمریکایی» برخلاف بسیاری از فیلمهای همجنس آن که به مساله تردید جوانها برای آینده پیشروی خود میپردازند، سعی نکرده اوضاع را برای شخصیتهای فیلمش تراژیک کند و برعکس همه تلاش خود را برای ایجاد انگیزه و تزریق امید و نشاط در فیلم به کار برده است.
ترسناک مثل کدو تنبلهایش
هالووین/ Halloween
کارگردان: جان کارپنتر
بازیگران: دونالد پیلیسنس، جیمی.لی.کورتیس، پاملا جین سولز
محصول: 1978
بودجه: 300 هزار دلار
فروش جهانی: 70 میلیون دلار
با اینکه جشنهالووین ریشهای دو هزار ساله دارد و در ذات خود به دلیل نمادهایی که دارد مثل پوشیدن لباسهای عجیب و غریب و کدو تنبلی توخالی که برای آن دهان و چشم را به صورتی ترسناک در میآورند و با روشن کردن شمع در درون آن ترسناک ترش میکنند، از آن جشنها و آیینهای پرتعلیق و هیجانانگیز است اما تنها زمانی که کارپنتر تصمیم گرفت قاتل زنجیری خود مایکل میرز را در شبهالووین رها کند تا حسابی از خجالت آدمهای شاد در این جشن درآید این جشن تبدیل به نماد وحشت شد.هالووین داستان پسر بچهای پنج ساله به نام مایکل میرز است که یک شب خواهرش را میکشد و سپس به بیمارستان روانی منتقل میشود اما 16 سال بعد از آنجا فرار میکند و قتلهای سریالی اش آغاز میشود.
مرد ماسک به صورتی که با چاقوی آشپز خانه رحم به کسی نمیکند خیلی سریع تبدیل به یکی از شخصیتهای کالت تاریخ سینما شد، موسیقی دلهرهآور فیلم هم که توسط خود کارپنتر ساخته شده بود وحشت این فیلم را چند برابر کرد و جالب است بدانید که بعد از نمایش اولین قسمت از مجموعه فیلمهای هالووین خیلیها دیگر حاضر نبودند در شب این جشن که هر ساله در 31 اکتبر (9 آبان) برگزار میشود تنها بمانند. دیگر نکته جالب توجه این فیلم حضور مصطفی عقاد کارگردان فیلم «محمد رسول الله(ص)» در مقام تهیهکننده است. عقاد تا قبل از کشته شدنش در سال 2005 توسط گروه القاعده تهیه کنندگی همه فیلمهای «هالووین» را برعهده داشت.
حماسه بوکسور کله شق
راکی/ Rocky
کارگردان: جان.جی. آویلدسن
بازیگران: سیلوستر استالونه، تالیا شیر، برت یانگ
محصول: 1976
بودجه: یك میلیون و 100 هزار دلار
فروش جهانی: 225 میلیون دلار
همیشه یک متلک جالب به سیلوستر استالونه میگویند که اگر اندازه زور بازویش مغز در کلهاش داشت الان فاتح دنیا بود. اما این زور بازو که استالونه به آن مشهور است از فیلم راکی و بازی او در نقش راکی بالبوا آمده است. فیلمی که در دهه 60خودمان یکی از محبوبترین فیلمهای جوانان ایرانی به شمار میرفت. راکی نماد مقاومت و تلاش تا آخرین لحظه است. این فیلم توانست اسکار بهترین فیلم و کارگردانی را به دست آورد که این اتفاق برای اولین بار بود در خصوص یک فیلم ورزشی رخ میداد. راکی داستان بوکسوری آماتور و فقیر است که شانس یکبار در خانهاش را میزند و فرصت مبارزه با قدرتمندترین بوکسور جهان را به دست میآورد. راکی بالبوا تنها فرصتش برای اثبات تواناییهایی که همه از آن غافلند همین مبارزه است؛ مبارزهای که برای این بوکسور جوان بیش از آنکه فکر میکرد سخت و طاقتفرساست. فیلم پر از صحنههای دراماتیک و تاثیرگذار است.
شاید به همین دلیل جزو 10 فیلم تاثیرگذار تاریخ سینما قرار دارد. موسیقی حماسی بیل کنتی هم تاثیرگذاری فیلم را صد چندان کرده. فیلمنامه راکی را خود استالونه که در آن زمان جوان گمنامی بود به نگارش درآورده. پس از موفقیت خیرهکننده فیلم در یک بازه زمانی تقریبا 30ساله پنج قسمت دیگر هم از آن ساخته شد اما هیچکدام نتوانستند موفقیت اولین فیلم را تکرار کنند. از نکات جالب توجه این فیلم این است که استالونه به دلیل تمرینات فشردهای که برای آمادهسازیاش در فیلم انجام داده بود مجبور شد سیگار را ترک کند و پس از فیلم هم جز در برخی صحنههای فیلمهایش دیگر سیگار نکشید.