ریلی بی کینگ Riey B King در ۱۶ سپتامبر ۱۹۲۵ در یک مزرعه پنبهکاری، در ایتابن متولد شد. نوازندگی گیتار را در گوشهای از کلیسای شهر، تنها با دریافت دو دلار و پنجاه سنت آغاز کرد. بعدها برای امرار معاش، شنبه شبها در چند شهر کوچک اطراف محل سکونتش نیز گیتار میزد. در سال ۱۹۴۷ به ممفیس تنسی مهاجرت کرد تا جدیتر به کار موسیقی بپردازد. ممفیس مکانی بود که هر موسیقیدان خوبی می توانست در آنجا موفقیتهایی به دست بیاورد. در ممفیس به سبکهای موسیقی سیاهپوستان اهمیت داده میشد و این فرصت خوبی بود تا ریلی بی کینگ جوان، بتواند استعداد و توانایی اش را در موسیقی – به نمایش بگذارد.
ریلی در ممفیس، اکثر اوقانش را با پسر عمویش -بوکار وایت- که یکی از نوازندگان برجسته موسیقی بلوز بود، میگذراند. بوکار وایت اولین استاد «بی کینگ» در موسیقی بلوز شد و تجربیاتش را در اختیار او گذاشت.
بی کینگ، با حضور در یک برنامه رادیویی کوتاه مدت، فعالیت جدیاش را آغاز کرد و نام هنری بی بی کینگ B B King را برای خود انتخاب کرد. در اواخر دهه چهل بود که بی بی کینگ، ضبط کارهایش را آغاز کرد و بیش از ۵۰ آلبوم منتشر کرد که تعداد زیادی از آنها به سبک بلوز کلاسیک بود. از معروفترین این البومها می توان زندگی شاهان را را نام برد که با استقبال خوبی مواجه شد. همچنین در سال ۱۹۶۷ آلبوم با هم برای اولین بار For The First time Togother با همکاری « بی بلو بولند» منتشر کرد.
بی بی کینگ نیز مانند دیگر هم سبکهایش، علاوه بر اچرای برنامه موسیقی در رادیو و تلویزیون، کنسرتهای متعددی اجرا میکرد که همیشه با استقبال مخاطبانش همراه بود. کنسرت ایی چون، کالدونیا – چقدر غمگین می توانی باشی – هر روز من غمگین مینوازم – چرا من بلوز می نوازم و..
بی بی کینگ در طول سالهای فعالیتش، توانست با تلفیق چند سبک گیتار، سبک واحد و مشخصی ابداع کند. او با مهارت، بلوز سنتی، جاز و پاپ را در هم آمپخته رابه سبک خاصی در نوازندگی گیتار رسید. بی بی کینگ معتقد است که هر کسی از هر نژاد و از هر رنگی، پیر یا جوان، فقیریا غنی، لحظات غمگین و دردناکی در زندگی دارد و باید به احساسانش تکیه کند. کاری که خودش همیشه انجام میدهد. او یا آواز میخواند، پا گیتار مینوازد و همیشه غم و اندوه خاصی در صدای خودش و سازش نهفته است.
دیوید رتیز در سال ۱۹۹۶ زندگی نامه بی بی کینگ را منتشر کرد. اما خود بی بی کینگ در یک نوشته کوتاه با عنوان لوسیله، تمام زندگیاش را در یک گیتار به نام «لوسیله» خلاصه کرده است.
لوسیله
صدایی که می شنوید از گیتار من است. نام او لوسیله امست، من دیوانهوار عاشق لوسیله هستم. لوسیله مرا از کشاورزی و زمین چدا کرد و شهرت را برایم به ارمغان آورد. انگار نمیتوانم، آن طور که شاپستهاش است، از او تعریف کنم. گاهی وقتها که غمگین میشوم، لوسیله به من کمک می کند تا اندوه و احساسم را بیان کنم، من عادت به موسیقی عرفانی و روحانی داشتم، اما زمانی که به ارتش رفتم، لوسیله را برداشتم و شروع به نواختن بلوز کردم. هر وقت که در یک وضعیت سخت و ناهنجار قرار میگیرم، تنها میتوانم به لوسیله تکیه کنم. حتی گاهی وقتها که نمیتوانم حرف بزنم، لوسیله به جایم حرف میزند. نمیدانم، شما هم میتوانید چنین احساسی داشته باشید؟
وقتی که تنها هستم، لوسیله با صدای دلنشینش، مرا از تنهایی نجات میدهد و احساسی به من دست میدهد که قابل بیان نیست. حتی گاهی فکر میکنم که او دارد برای من گریه میکند.
حتما دلتان میخواهد بدانید، چرا من او را لوسیله صدا میزنم. پس بگذارید خاطرهای برایثان تعریف کنم:
یک شب در آپارتمانی که من حضور داشتم، بین یک زن و شوهر پیر دعوایی سر گرفت. مرد، خانه را با کپسول گاز به آتش کشید و گریخت. زن در حال سوختن بود، تمام آپارتمان نیز در شعلههای آتش می سوخت. در حالی که داشتم از آپارتمان خارج میشدم، یادم افتاد که گیتارم را جا گذاشتهام، ناچار برگشتم و گیتارم را نجات دادم. بعدها فهمیدم نام زنی که ذر آتش سوزی آن شب سوخت، لوسیله بوده.
بعد از این اتفاق، نام گیتارهایش را لوسیله گذاشت و حتی چند آهنگ نیز به همین نام اجرا کرد.
رفته رفته اجراهای بینالمللیاش را نیز آغاز کرد و سالانه چیزی حدود ۲۷۵ کنسرت اجرا می کرد.
بی بی کینگ در طول سالهای فعالیتش، تأثیر فراوانی بر هنرمندانی چون اریک کلپتون، مایک پلومفیلد، فردی کینگ، جفرسون و… گذاشت در سال ۱۹۵۶ بی بی کپنگ و گروهاش، ۳۴۲ شبه بدون وقفه برنامه اجرا کردند و همه را به وجد آوردند در سال ۱۹۸۹ به عنوان مهمان افتخاری به کشورهای استرالیا، ژاپن، آلمان غربی، هلند و ایرلند سفر کرد و برنامههایی ویژه اجرا کرد. در سال ۱۹۹۱ کلوپ بی بی کینگ را در ممفیس افتتاح کرد. او در طول سالهای فعالیتش جوایز بیشماری را از آن خود کرد و توانست مشهورترین «بلوز»زن در طول ۴۰ سال گذشته شود.