اکرم محمدی متولد سال 1337 است او به واسطه بازی در فیلم هایی نظیر «مادر»، «دختری با کفش های کتانی»، «نرگس» و... به شهرت رسید و در سریال های ماندگار «پدرسالار» و «خانه سبز» به ایفای نقش پرداخت، اما مدتی است که کم کار شده!
می گوید: دلیل این کم کاری به خاطر عدم فیلمنامه های خوب و دستمزدهای به موقع است. او معتقد است در شرایطی که یک اثر نه به لحاظ مالی و نه موقعیت هنری شما را ارتقا نمی دهد، بهترین کار این است که در خانه بمانی و به خاطرات مردم احترام بگذاری. مصاحبه متفاوت ما را با او بخوانید.
در سریال های قدیمی عشق بود
خارج از این که بخواهم شعار دهم در سریال های قدیمی، نوعی عشق جمعی وجود داشت که از ابتدای کار شکل می گرفت و به همه افراد گروه، سرایت می کرد. در وهله اول، وقتی شما فیلمنامه خوبی را می دیدی سر شوق می آمدید و بعد می دانستید که همراه با کارگردان و عوامل قرای است کاری را انجام دهید که ماندگار شود و مردم آن را دوست داشته باشند، اما زمانی که هیچ کدام از این عوامل از جمله فیلمنامه خوب، کارگردان و گروه نباشند، شما به سمت کاری می روید که تنها منبعی برای درآمد باشد، همچنان که اکنون بسیاری مجبور هستند به این شکل کار کنند.
محمدعلی کشاورز پدر همه ماست
من در سریال «پدر سالار» افتخار همبازی شدن با محمدعلی کشاورز را داشتم، ایشان نقش پدر را در سینما و تلویزیون ایران جاودانه کردند و به نوعی پدر معنوی تمام ما محسوب می شوند، هر روز دعا می کنم که ایشان بتوانند سلامتی شان را زودتر به دست بیاورند...
سریال «پدر سالار» به نوعی بهترین و کامل ترین سریالی بود که توانست به دلیل پتانسیل بالای فیلمنامه و نوع داستان پردازی اش که برگرفته از فرهنگ بومی ما بود میان همه مردم ماندگار شود و جالب این است که تاکنون در سینما و تلویزیون ایران سریال یا فیلمی مشابه با «پدر سالار» ساخته نشده و این سریال همچنان پیشتاز و پیشرو است که تا سال ها بعد نیز برای مخاطبان جذاب و باورپذیر خواهدبود.
چرا کم کار شدم؟
نقش ها به دلم نمی نشیند، متاسفانه طی سال های اخیر، سطح کیفی آثار پیشنهادی به شدت افت پیدا کرده است. اکثر آثاری که به دستم می رسد به لحاظ فیلمنامه در سطح پایینی قرار دارند. از طرفی نحوه پرداخت دستمزدها هم همیشه با مشکل مواجه بوده و هیچ شفافیتی در مورد زمان پرداخت و چگونگی آن وجود ندارد، وقتی که نه فیلمنامه، مرا برای کار ترغیب می کند و نه دستمزدها، چنگی به دلم می زند ترجیح می دهم که به جایگاه خودم در عرصه بازیگری لطمه نزنم و اجازه دهم مخاطب همان خاطرات خوشی که از من در ذهن دارد را حفظ کند.
نگران فراموش شدن نیستم
بعضی ها از من می پرسند نگران نیستی که با این کم کاری، فراموش شوید، جواب من به آنها «نه» است چرا نه، چون که بیشتر از فراموش شدن، نگران جایگاهم در عرصه بازیگری هستم. تجربه در طول این سال ها نشان داده که مردم دوست دارند از هنرمندشان کار خوب ببینند... زمانی که شما در کار خوب حضور پیدا می کنید، هرچقدر هم که زمان از آن بگذرد، باز هم در ذهن شان فراموش نمی شوید و آنها با عشق و علاقه از شما یاد می کنند.
برای خانم های میانسال نقشی نیست
متاسفانه طی سال های اخیر، در تلویزیون اثری ساخته نشده که از شخصیت پردازی قوی در گروه های سنی مختلف برخوردار باشد، اکثر نقش ها به لحاظ کیفی در سطح پایینی قرار دارند و خب این موضوع در مورد خانم های میانسال هم شدت پیدا کرده است.
سال هاست که ما با ضعف فیلمنامه، در عرصه سینما و به ویژه تلویزیون مواجه هستیم، اما طی سال های اخیر این موضوع پررنگ تر شده است، بی تردید بخشی از این مسئله به این خاطر است که خلاقیت در نویسندگان ما کم شده و آنها قصه گفتن را فراموش کرده اند، مردم طالب شنیدن قصه هستند و همین موضوع باعث شده «دنیا» به سمت فیلم و سریال قصه گو برود، آن وقت ما با آن فرهنگ غنی که در امر قصه گویی داریم، از این موضوع مهم، فاصله گرفتیم.
از طرفی ما به لحاظ ساختار هم بسیار ضعیف عمل کردیم، آثار ما از این جنبه ها با ضعف های جدی همراه است. مجموعه این عوامل باعث شده است که فیلمنامه ها، از کشش لازم برخوردار نباشند.
جایگزینی برای حرفه بازیگری
به دلیل ملاحظاتی که در بخش هزینه ساخت یک فیلم و سریال در تلویزیون وجود دارد عوامل تولید سعی می کنند دستمزدها را به حداقل برسانند به همین خاطر به سراغ افرادی در این بخش می روند که دستمزد کمتری بگیرند، وقتی هدف شما صرفا کم کردن دستمزد باشد، پس در نتیجه ترجیح تان این است که به جای رفتن به سراغ بازیگران حرفه ای به سراغ بازیگران غیرحرفه ای بروید تا بتوانید دستمزد کمتری را پرداخت کنید.
همه چیز را نباید پای ماهواره و اینترنت نوشت
بعضی ها می گویند، این سریال های خاطره انگیز در شرایطی گل کردند که تعداد شبکه های تلویزیونی محدود بود و پای ماهواره و اینترنت به زندگی مردم باز نشده بود، من با این تحلیل موافق نیستم، شک نکنید که اگر هر یک از این سریال ها در حال حاضر از تلویزیون پخش شود، مردم دوباره با عشق و علاقه آنها را دنبال می کنند، برای این که این آثار به لحاظ محتوایی و پرداخت بسیار غنی بودند و قابلیت جذب مخاطب را در هر دوره ای دارند.
این روزها یک مشکل عجیب دیگری که سریال های ما دارند، این است که بدون فیلمنامه نهایی شده، کار تنها با دو یا سه قسمت آماده کلید می خورد!! بسیاری از آثاری که فیلمنامه آنها آماده است در حین تولید دچار تغییر می شوند و با آنچه ما در ذهن داشتیم تفاوت چشمگیری پیدا می کنند، چه برسد به کاری که روی کاغذ هم نتوان روی آن حساب کرد و ذهنیت داشت، پرواضح است که این آثار، دچار شتابزدگی می شوند.