ندا نیک روش دوشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۰

مجری های تلویزیونی ما علاقه زیادی به شهرت دارند. آنها خودشان را به آب و آتش می زنند تا در معرض دید قرار بگیرند. حرفی می زنند که نامشان بر سر زبان ها بیفتد.

اعتراض می کنند و علیه همکارانشان حرف می زنند تا تیتر یک سرویس هنری خبرگزاری ها بشوند. از خودشان عکس های متنوع منتشر می کنند و زمین و زمان را به هم می دوزند تا بیش از پیش دیده شوند.

تمایل شدید مجریان برای رسیدن به قله شهرت، ربطی به میزان حضورشان در ر ندارد. آنها چه زمانی که در قاب تلویزیون هستند و چه زمانی که نیستند، در مسیر «شهرت» گام برمی دارند. اتفاقا وقتی جلوی دوربین نیستند، فعالیت شان بیشتر می شود. آنها در یک بازی برد - برد شرکت می کنند. اگر بازی را ببرند، منافع شخصی شان تامین می شود و اگر ببازند، اسم شان دوباره بر سر زبان ها می افتد.

 

 مجریانی که جنجال به پا کردند
 

واکنش مدیران تلویزیون به این فضاسازی جیست؟ می توان گفت تقریبا هیچ. آنها مدام تکرار می کنند که ما در برابر رفتارهای مجریان در خارج از سازمان صدا و سیما مسئولیتی نداریم. از نظرا مدیران، مجری ها فقط باید به خاطر حرف هایی که جلوی دوربین می زنند، جواب پس بدهند؛ مثل دانش آموزان که وقتی زنگ آخرشان می خورد و از مدرسه خارج می شوند، دیگر کارهایشان به ناظم و معلم و مدیر ارتباطی پیدا نمی کند.

چند سال پیش خاله شادونه (ملیکا زارعی) اجرای مراسم جشنی را به عهده گرفت که به علت شلوغی و ازدحام، چند کشته و مجروح به جا گذاشت. صدا و سیما مسئولیت ماجرا را برعهده نگرفت و گفت خطای احتمالی این مجری هنگام انجام مسئولیت های سازمانی اش اتفاق نیفتاده و به همین علت ما مقصر نیستیم.

جالب است بدانید که هیچ یک از مجریان تلویزیون کارمند صدا و سیما نیستند. آنها برای مدت کوتاهی با تهیه کننده قرارداد می بندند و برنامه مورد نظر را اجرا می کنند. بقیه «وقتی» که دارند، متعلق به خودشان است و می توانند هر کاری که خواستند با آن انجام بدهند.

 

 مجریانی که جنجال به پا کردند
 

مواردی داشته ایم که یک مجری با اتکا به قدرت جادویی تلویزیون، محبوبیتی به دست آورده و سپس علیه رسانه خودش طغیان کرده است. سخنرانی های تند و تیز «رضا رشیدپور» علیه ضرغامی را به یاد می آورید؟ او در خانه خودش ویدئوهایی را ضبط و روانه اینترنت می کرد. اگر یادتان باشد در یکی از آن فیلم های مستند گفت: «آقای ضرغامی شما مدام دارید شبکه افتتاح می کنید. آیا می دانید بیننده های خیلی از این شبکه ها از تعداد کارمندان آن شبکه کمتر است؟ از خانواده خود بپرسید شبکه بازار را می شناسند؟ این شبکه چند بیننده دارد؟»

کم نبوده اند مجریانی که پس از مشهور شدن، شمشیر را برای تلویزیون از رو بسته اند. سید جواد یحیوی چند سال پس از آنکه ممنوع التصویر شد با این جملات به مدیران تلویزیون تاخت: «تلویزیون ما امروز یک بازنده بزرگ در جنگ رسانه ای است و در رقابت رسانه ای ته صف است. مخاطب تلویزیون نیستم، فقط تک برنامه هایی مثل فوتبال ها که تولید صدا و سیما نیست یا برنامه منصور ضابطیان را می بینم، شاید در هفته پنج ساعت تلویزیون ببینم که چهار ساعت اش فوتبال است.»

 

 مجریانی که جنجال به پا کردند
 

وحید یامین پور، مجری سابق «دیروز، امروز، فردا» نیز وقتی از این برنامه کنار گذاشته شد، علیه تلویزیون دست به افشاگری زد و گفت: «متاسفانه تلویزیون کشورمان روشنفکرزده است و احساس می کند باید رسانه ای در خدمت جریان روشنفکری باشد.»

جرم این چند نفر سنگین نیست؛ چون از مسیرهای مجاز حرف شان را به گوش مردم رساندند. محمد حسینی و فرشید منافی حرف هایی سنگین تر از این را از طریق شبکه های غیرمجاز آن طرف آب بر زبان آوردند. این دو مجری در چرخشی 180 درجه ای ساکن شبکه های بیگانه شدند و با «صدای آمریکا» و «رادیو پس فردا» سر خودشان را گرم کردند.

اگر بخواهیم فهرست مجریان جنجالی را کامل کنیم، باید اشاره ای هم به نام «فرزاد جمشیدی» داشته باشیم که اختلافات خانوادگی اش به رسانه ها کشیده شد و خودشهم دیگر فضایی برای اجرا پیدا نکرد.

 

 مجریانی که جنجال به پا کردند
 

نجم الدین شریعتی، مجری برنامه «سمت خدا» نیز در حرکتی عجیب روی آنتن زنده به برکناری سید عبدالمجید رکنی، تهیه کننده این برنامه اشاره و تاکید کرد: «اگر تهیه کننده برنگردد، من هم این برنامه را اجرا نمی کنم.» او از محبوبیتی که داشت به نفع همکارش استفاده کرد تا یک نیروی کنار گذاشته شده را برگرداند.

در کنار مجریانی که بر شاخه نشسته و بن می برند، مجریانی هم هستند که متوسل به چاشنی جنجال نشده و در برابر ناملایمات سیاست سکوت را در پیش گرفته اند. محمدرضا شهیدی فرد، احسان کرمی و حسین پاکدل افرادی هستند که هر کدام به دلایلی ممنوع التصویر شدنداما همچون مجریان فوق از کوره در نرفتند و حرمت تلویزیون و همکارانشان را نگه داشتند.

ریشه یابی علت طغیان مجری های جنجالی در یک یادداشت کوتاه امکان پذیر نیست. شاید یک علتش این باشد که تلویزیون بیش از اندازه به مجری هایش پر و بال می دهد. بیشتر برنامه های گفتگومحور و ترکیبی ما، متن و نویسنده ندارند و در آنها مجری، حرف اول و آخر را می زند. او در قاب تلویزیون در قالب یک معلم اخلاق ظاهر می شود و آنقدر پند و اندرز صادر می کند که حوصله همه سر می رود. این معلم اخلاق بالاخره روزی دسته گلی به آب می دهد و با رفتارش همه حرف هایش را زیر سوال می برد.

 

 مجریانی که جنجال به پا کردند


مجری تلویزیون ایران به خودش اجازه می دهد که در خارج از سازمان اجرای جشن های خصوصی را برعهده بگیرد و بابت هر ساعتش چند میلیون تومان پول دریافت کند. در این شرایط از تلویزیون بی نیاز می شود و هر چه دلش بخواهد می گوید.



شارژ سریع موبایل