این گزارش برای دو دسته از آدمهاست؛ یكی آنهایی كه به دوركاری علاقه دارند و میخواهند كارهای مربوط به شغلشان را در خانه انجام دهند و دسته دومی كه ترجیح میدهند بعضی از كارهای زمینماندهشان را در محلی مجزا در خانه انجام دهند که اینكار شاید كامل كردن یك گزارش كاری باشد یا سر زدن به ایمیلهای روزانه، پرداخت قبوض، برنامهریزی برای یك سفر و تعطیلات یا حتی كمك به بچههایشان تا تكالیف مدرسه را زودتر – و البته بهتر - تمام كنند.
زندگی جدید طوری شده كه بعضی از كارها را باید در خانه انجام داد. اینطور که میگویند، مسائل كاری را باید در جایی غیر از اتاق خواب و محل استراحت خانواده انجام داد. منظور این گزارش هم، همین است؛ كمك به ساخت یك دفتر كار خانگی.
در این مطلب سراغ عكسهایی رفتهایم كه ساختمانسازها، معماران و طراحان برجسته در اینترنت منتشر كردهاند. از میان همه آنها، سهتایشان را انتخاب كردهایم تا اطلاعات به درد بخوری به دست آوریم كه برای طراحی یك دفتر كار خانگی به شما ایده دهد.
انعطاف پذیر
صاحبخانه چه میخواست؟
آنها دنبال فضایی میگشتند كه روشن و دلباز باشد جای بیشتری نسبت به وضعیت فعلی داشته باشد و در عین داشتن فضای بیشتر برای كار، جایی برای قرار دادن كاغذها و اسناد مربوط به پروژههای مختلف را هم فراهم کند. صاحبخانه خیلی نوگراست و دوست ندارد، جا پای قدیمیها بگذارد. او میخواست كار تازهای انجام دهد و از اینكه براساس یك رسم قدیمی باید بهترین مبلمان را برای مشتری فراهم میكرد، خوشش نمیآمد و دوست داشت به جای مبلمان مشتریپسند- كه یكجور اتلاف هزینه است- پولش را صرف چیز دیگری كند. برای همین هم طراح مجبور بود به شكل دیگری كارش را پیش ببرد.
مشتری كه بود؟
مشتری این دفتر كار خانگی، خانواده جوانی بودند كه از نظر كاری، زندگی گیجكنندهای داشتند ولی زندگی خانوادگیشان براساس اولویتبندیها شكل گرفته بود. آنها جوانان كارآزمودهای بودند كه اواخر دهه سیام زندگیشان را سپری میكردند و یك بچه هشت ساله هم داشتند. این زن و شوهر گاهی در كنار هم كارهایشان را انجام میدادند و در بقیه زمانها، اینجا درست مثل یك اداره خانوادگی اداره میشد. بچه در دفتر مینشست و به تكالیفش میرسید و مادر هم به كارهای خودش.
كار چه بود؟
كار با ساخت یك میز مخصوص كنفرانس كوچك و خودمانی شروع شد كه قرار بود مشتری پشت آن بنشیند و با كارفرما گفتوگو كند. اتودهای مختلفی زده شد تا هم بتوان محیط راحتی برای كاربران فراهم كرد و هم اینكه یك فضای كوچك به اندازه كافی دلباز نشان داده شود. یكی از بهترین گزینهها برای بهتر كردن اتاق، استفاده از چیزهایی بود كه قبلا در اتاق وجود داشت. طراحان نیمكتها را كه در گوشهای چیده شده بود به كناری هول دادند تا آدمهای بیشتری از فضای ایجاد شده استفاده كنند.
صندلیها كنار دیوار بود. برای همین اگر كسی تنها بود هم میتوانست با خیال راحت پاهایش را دراز كند و به دیوار تكیه دهد. یك میز پایه بلند و فولاد ضدزنگ صیقلی هم در اتاق قرار داده شد. اینطوری هم یك فضای صمیمی ساخته شده بود و هم اینكه میشد سر فرصت به كارهای اداری رسیدگی كرد. بقیه چیزها مثل مبلمان، رنگ دیوارها یا نورپردازی هم جوری انتخاب شد كه همان احساس روشن بودن را به مشتری بدهد.
چرا نتیجهبخش بود؟
با اجرای این ایده، چند محل كار تعریفشده، شكل گرفته است كه هركدام به خاطر ارتفاعهای مختلفشان، وسعت زیاد و منظره الهامبخشی كه دارند به مشتری احساس جداگانهای را القا میكنند. این دفتر كار كوچك خانگی پر از رنگهای روشن است و بدون اینكه حجمی را اشغال كند، حس خوبی به آدم میدهد. استفاده از صندلیهایی با رنگ روشن و صندلیهای فولادی صیقلخورده، كشوها را به طرزی ستودنی در معرض دید قرار داده است.
رازهای كوچك
استفاده از مبلمان روشن و میزهای مشتری با طرحبندی خاصشان باعث شد فضا بازتر به نظر برسد. طراحی خاص پنجرهها به الگوها و رنگها جلوه طبیعی خاصی میداد. استفاده از فضای خالی پشتی اتاق كه بلااستفاده مانده بود هم خیلی كمك كرد كه فضای بهتر و دلبازتری ایجاد شود.
صرفهجویی ها، خرجتراشی ها
خود صاحبخانهها میخواستند میزشان از جنس بامبو باشد ولی بفهمی نفهمی گران بود و پولشان را بیخودی هدر میداد. برای همین طراح پیشنهاد داد كه وسایل را از MDF بسازند و از بامبو به عنوان نمای دكورها یا درها استفاده شود. اینطوری هم هزینهشان كمتر میشد، هم محل كارشان نمایی كه دوست داشتند را پیدا میكرد. اینجا را صرفهجویی كردند ولی در عوض، پول ذخیره شده، صرف نورپردازی اتاق شد تا محیط به شكل اغراقآمیزی بزرگتر به نظر برسد.
البته یك صرفهجویی دیگر هم كرده بودند؛ استفاده از میز شیشهای در دو فضای جداگانه اتاق باعث شد مقدار دیگری هم در هزینههایشان صرفهجویی كنند: «یك كارگر هم گرفتیم كه یك ساعتی آمد و قفسههایی از چوب درخت افرا برایمان درست كرد. همانجا هم رنگ شان كرد. درواقع به جای اینكه سراغ یك كابینتساز خیلی حرفهای برویم یا همهچیز اتاق را پر از بامبو كنیم، با این کار كلی صرفهجویی كردیم و كار درست را انجام دادیم.»
درس طراحی
همیشه وقتی میخواهید چیزی را طراحی كنید، اندازهها را چندین بار چك كنید. مطمئن شوید دقیقا منظور مشتری از كاری كه میخواهد انجام دهد، چیست. باید بدانید هر چیزی را دقیقا كجا بگذارید تا دسترسی به آن آسان باشد. جاپای كافی برای استفادهكنندگان فراهم كنید. بهترین كاری كه میتوانید انجام دهید، این است كه بتوانید فضای شخصی برای هر كدام از كاربران به صورت جداگانه فراهم كنید تا بتوانند كارهای روزانهشان را به بهترین نحو انجام دهند.
هزینهها كجا صرف شد؟
بیشترین هزینه صرف وسایل الكتریكی شد كه تقریبا تمامش به نورپردازی مربوط بود و البته دستمزد برقكار. كل هزینه مبلمان هم به اندازه جمع وسایل نورپردازی و برقكار درآمد. كفپوشها عوض شدند و تمام دیوارها و سقف هم مجددا نقاشی شد.
اتاق پرستار بچه
صاحبخانه چه میخواست؟
اینجا یك خانه نسبتا بزرگ سه طبقه است كه قرار است یكی از اتاقهایش به اتاق خواب مهمان تبدیل شود. اتاقی كه وقت بچهدار شدن زوج جوان به عنوان محل زندگی پرستار سرخانه از آن استفاده شود و بعدتر، وقتی بچه بزرگتر شد و دیگر به حضور پرستار نیازی نبود، از آن به عنوان اتاق مهمان استفاده شود. اتاق كوچك است و قرار است با جادوی طراحی، بزرگتر به نظر برسد. در عین حال چون پدر و مادر آینده، پرستار رویایی كودكیشان، مری پاپینز، پرستار قصههای والتدیزنی بوده، دوست دارند اتاق پرستار بچهشان هم رنگ و بوی قدیم را
داشته باشد.
ترفندهای طراحی
خوشبختانه خود خانه و فضایی كه داشت به القای سبك و سیاق قدیمی كمك میكرد. البته قدیمی از نظر این مشتریهای آمریكایی یعنی اوایل قرن 21. برای همین هم طراحی چنین فضایی آنقدرها چالشبرانگیز نبود. فقط كافی بود از پارچههای كتان طبیعی و مبلمانهای سبك قدیمی استفاده شود. كمی هم نورپردازیها باید متفاوت میشد. با توجه به تلفیق سنت و مدرنیته، میز تحریر و جای لپتاپ یا تبلت را در نظر گرفتیم و یك جعبه كوچك هم برای قرار دادن وسایل اضافه تعبیه شد. برای مدرنتر شدن فضا، چراغ داخل كمد لباسها هم برداشته شد و جایش را به نوار باریكی از لامپهای ریز LED داد.
چرا نتیجه داد؟
دلیل اینكه طراحی اتاق مورد پسند صاحبخانه قرار گرفت، چند چیز بود؛ یكی اینكه فضای اتاق طوری طراحی شده بود كه هم شبیه به فضای قدیمی كه دوست داشتند، باشد و هم اینكه رنگ و بویی از مدرنیته در اختیار كاربر قرار دهد؛ یعنی نه آنقدر قدیمی بود كه توی ذوق بزند و نه آنقدر مدرن و نو كه آدم سرگیجه بگیرد. در عین حال كه كنار اتاق بچه قرار داشت و دسترسی پرستار را به نوزاد راحت میكرد، بعدها با بزرگتر شدن بچه هم میتوانست به محلی ایدهآل برای یك مهمان تازهوارد تبدیل شود. همین طور وسایل داخل اتاق حس روشنی را به مخاطب منتقل میكرد و پارچهها و چیدمان خاص اتاق هم باعث آسودگی و راحتی میشد.
راز طراح چه بود؟
فضای اتاق گوشههای اضافه و بهدرد نخور زیادی داشت و پر از زاویههایی بود كه از نظر خیلیها ممكن است فضای مرده و بلااستفاده به نظر برسد. حداقل كاری كه طراحان برای بهبود این فضاهای مرده انجام دادند، روشنتر كردن آنها بود و اینكه كاری كنند، فضا بزرگتر به نظر برسد.
صرفهجوییها و خرجتراشیها
طراح ارشد میگوید: «روی پارچههای كتان و نوع منسوجاتی كه میخواستیم خیلی وقت و هزینه گذاشتیم. همینطور برای متكاهای تزئینی كه قرار بود فضا را قدیمیتر جلوه دهد. از طرف دیگر، قاب پنجره را با پارچههای روسری كه بلااستفاده مانده بود، تزئین كردیم تا اینطوری در هزینه صرفهجویی شود.»
چرا خوب شد؟
اولین تجربهای كه مهمان تازهوارد از حضور در این اتاق داشت، این بودكه «دوست دارم در این اتاق بمانم.» طراح ارشد خانه در این باره میگوید: «از نظر من، یك طرح وقتی خوب و ستودنی است كه در عمل اینطور باشد. خانه یا اتاقی كه عكس قشنگی داشته باشد، لزوما چیز قشنگی از آب درنمیآید ولی زمانی كه در دنیای واقعی با یك خانه خوب و دوستداشتنی روبهرو باشیم، آنوقت یك طراح موفق هستیم.»
كجا، چقدر هزینه شد؟
همانطور كه از عكسها پیداست، این اتاق یكجور حس و حال قدیمی دارد. برای همین هم بیشتر روی آثار هنری، قالیچهها و بهطور كلی وسایل آنتیك اتاق هزینه شده است. نورپردازی، هزینه طراح، نقاشی، تزئین قاب پنجره با تمام وسایل داخلی خانه چیزی حدود 24 هزار دلار خرج روی دست صاحبخانه گذاشت. البته این یك هزینه ایدهآل است كه به خواست مشتری و با كم و زیاد كردن وسایل میتواند كمتر یا بیشتر شود.
آرامش بخش، مثل ساحل
درخواست صاحبخانه
صاحبخانهها یك زوج جوان هستند با نوزادی در راه که نخستین خانهشان را در جنوب كالیفرنیا خریدهاند. آنها میخواهند خانهای آرامبخش داشته باشند كه دكوراسیونش حس خوب آرامش را به خودشان و مشتریانشان القا كند. آنها دنبال یك فضای كاری به روز شده هستند كه در اتاق مهمانخانه باشد. به این دلیل مهمانخانه را در نظر گرفتند چون از بقیه جاهای خانه روشنتر و راحتتر است. بخشی از فضای كار را هم باید به جایی برای پنهان كردن اسناد، فایلها و بقیه چیزها اختصاص میدادند.
وضع خانه چطور بود؟
اتاق مهمانخانه از قبل یك دفتر خانگی داشت كه در گوشهای تاریك قرار گرفته بود و با آن چیزی كه صاحبخانه دنبالش میگشت، خیلی فرق داشت. آنها دنبال یك دفتر كار روشنتر بودند كه رنگش قهوهای روشن باشد؛ چیزی در مایههای رنگ چوب طبیعی که كمی رنگ سفید و آبی روشن هم در آن به کار رفته باشد. یك كلام اینكه، دنبال یك اتاق كار خیلیخیلی روشن بودند ولی چیزی كه طراحان در همان اول كار با آن روبهرو شدند، یك اتاق پردرد سر و تاریك، در گوشهای از یك خانه نسبتا تاریك بود.
راز كار چه بود؟
تمام رنگها و طراحیها به كنار، راز اصلی طراحی به یك قالیچه كوچك یکونیم در دو متری بازمیگشت. اینطور كه طراح اصلی اتاق میگوید، این تكه كوچك بافتنی نوعی شخصیت خاص و جداگانه به فضا داد و باعث شد، حس و حالی متفاوت از یك مهمانخانه داشته باشد؛ یكجور حس گرم و دنج بودن.
صرفهجویی ها و خرجتراشیها
برای طراحی وسایل اتاق و میزها از چوب درخت انبه استفاده و دو قفسه كوچك هم روی دیوار نصب شد. اینطوری هم میشد وسایل اضافی اطراف اتاق را جایی قرار داد و در دسترس گذاشت و هم اینكه بعضی آثار هنری را قاب گرفت و جلوی چشم مشتری قرار داد. قبل از اینكه طراحی خانه شروع شود، یك جفت پاتختی سیاه از مد افتاده هم در اتاق بود و همینطور یك بدنه خالی تختخواب دونفره كه در ظاهر به هیچ دردی نمیخورد و باید دور انداخته میشد. اما طراحان تصمیم گرفتند آنها را رنگ كرده و در گوشهای از اتاق استفاده كنند. اینطوری هم آن ظاهر كهنه و قدیمیشان را نداشتند و هم با رنگ روشن و سفیدشان به فضا روح میبخشیدند.
چقدر هزینه شد؟
بیشتر هزینهها به خرید تجهیزات اتاق برمیگشت و بخش قابل توجهی از آن هم صرف بیرون بردن چیزهای قدیمی و البته هزینه دستمزد طراحان شد. بقیه پول برای قفسهبندیها، درست كردن كمدها، سر هم كردن قطعات مختلف، دستمزد كارگران و مواردی از این دست هزینه شد.