ندا نیک روش دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۰

مدل شدن اتفاق جدیدی نیست. از همان روزها که زنان چاق سیبیلوی ناصرالدین شاه کنار شوهرشان می نشستند و جلوی دوربین های ابتدایی فیگورهای مختلف می گرفتند، تا امروزکه به لطف دوربین های دیجیتال و آرایش و فتوشاپ هر کس خودش را یک مدل بالقوه می داند، یک موضوع میان همه شان مشترک بوده؛ میل به دیده شدن.

این روزها تب مدلینگ حسابی بالا رفته. باور نمی کنید؟ خرجش یک گشت و گذار ساده در صفحات اینترنتی نسل جدیدی هاست. آنقدر خودشان را غرق آرایش می کنند که چهره اصلی شان به سختی قابل شناسایی است، یک مانتو ترجیحا سنتی و رنگی می پوشند و کنار دیوار آجری چند عکس با فیگورهای خسته می گیرند. دیگر وقتش رسیده پروفایل شخصی شان را آب و جارو کنند. این بار جلوی قسمت شغل تایپ می شود: کار در مدلینگ، به همین سادگی.

چند وقت پیش مجله «اف اس اچ ان»، یکی از مجلات معتبر مد آمریکا، پرونده ای ویژه صنعت فشن در ایران پدید آورد. دراین پرونده یکی از مدل های ایرانی با پوشش های هنری در فضاهای سنتی از بازار تجریش گرفته تا خانه منوچهری و حمام فین کاشان جلوی دوربین رفته تا به گفته سردبیر مجله دنیا از زندگی روزمره ایرانیان مطلع شود. این اتفاق ها بهانه ای شد تا نگاهی بیندازیم به پدیده مدلینگ و جذابیت مرموز آن میان نسل جدیدی ها.

خانم مربی با صدای بلند می گوید: «سر عقب، حواست به شونه باشه. با شمارش من. هزار و یک ... هزار و دو ... حالا بدون شمارش و دسته جمعی. اینجا یک آموزشگاه مدلینگ است و در یکی از اتاق ها پنج شش دختر با راهنمایی های مربی تمرین کت واک می کنند. خرامان خرامان مسیر راهرومانندی را با تامل متر می کنند و بازمی گردند. صدای موسیقی بالا رفته. خانم مربی دوباره تشر می زند: پنج هاتون هماهنگ نیست.

دفتر موسسه در یکی از مناطق مرکزی شهر واقع شده. تابلوهای پراکنده رعایت حجاب را مکررا به مراجعین یادآوری می کنند. دفتر آقای مدیر اتاقی است کوچک با کاغذ دیواری های کرم شکلاتی. ویترین کوچک کنج اتاق پر شده از لیسانس های مختلف آقای مدیر و مربیان در قاب های یک شکل. روی کنسول آن نیز تعدادی تندیس هم قد به صف شده اند.

مهرداد فرید، مدیر موسسه ویولت، 12 سالی می شود در این حوزه فعالیت می کند. به گفته تا پنج شش سال پیش که صدور  مجوز سخت و نشدنی بود، با مجوز در رشته های مرتبط با مدلینگ و بعد از آن با همکاری وزارت ارشاد به طور رسمی مشغول فعالیت بودند اما هنوز یک جای کار می لنگد؛ در سایت اینترنتی موسسه اثری از آدرس یا شماره تلفن به چشم نمی خورد. جلوی در هم تابلویی وجود ندارد که معرف آژانس ویولت باشد.

از آنجا که خیلی از آژانس ها در این حوزه بدون مجوز فعالیت می کنند، این نکات ممکن است شبهه فعالیت غیرقانونی برای این موسسه را هم به وجود آورد. آقای فرید تماس مکرر متقاضیان مدل شدن را دلیل درج نکردن شماره تلفن مجموعه شان می داند و درباره نبود تابلو می گوید: «ما تابلوی مجموعه را مدتی است که عوض کرده و تابلوی جدید سفارش داده ایم. جای تابلوی قبلی هنوز باقی است. پیش از این تابلوی کانون تبلیغاتی داشتیم و با دریافت جواز جدید دستور داده شده تابلویجدید را نصب کنیم. ضمن اینکه موسسه ما سه دفتر در نقاط مختلف شهر داردو تابلوی اصلی در دفتر مرکزی مان نصب شده و قابل رویت است اما برای تابلوی این دفتر نیز اقداماتی انجام شده است. از مدل عینک گرفته تا مدل مسواک و ماشین در تبلیغات ما حضور دارند.»

جنسیت و فیزیک انسانی چه ویژگی دارد که حتی برای تبلیغ فروش یک ماشین یک انسان می بایست کنار آن بایستد تا جذابیت لازم برای خریداران را پیدا کند؟

آقای فرید می گوید: «هر انسان یک شخصیت و انرژی مخصوصی دارد. وقتی یک انسان کنار یک محصول قرار می گیرد، به آن محصول جذابیت، شخصیت و انرژی مخصوص خودش را می بخشد. ما به وسله حضور انسان به محصولمان شخصیت می بخشیم. می شود یک عینک را روی یک میز قرار داد و با عکاسی صنعتی معرفی اش کرد ولی وقتی یک انسان آن عینک را به چشم می زند و روبروی دوربین قرار می گیرد، شخصیت آن فرد هم با این موضوع تلفیق می شود و انرژی فرد باعث می شود محصول ما بهتر دیده شود. ما در زندگی عادت داریم از دیگران الگوبرداری کنیم ودر این الگوبرداری از شخصیت، حرکات و رفتارهای فرد تاثیر می گیریم. حضور یک مدل کنار محصول باعث می شود با آن محصول احساس هم ذات پنداری بیشتری داشته باشیم و ارتباط بهتری برقرار کنیم.»

اما چطور می شود با استفاده از مدل های اتنسانی محصولات را معرفی کرد و وارد بحث استفاده ابزاری نشد؟ مرز میان این دو کجاست؟

- بحث استفاده ابزاری زمانی است که اشخاص بیشتر فیزیک خودشان را به نمایش بگذارند و چیزی که دیده می شود، اندام و چهره مدل ها باشد. در صورتی که ما کار خودمان را با دیدگاه ایرانی هماهنگ کرده ایم. هدف از کار ما نمایش خود شخص نیست که به عنوان ابزار از آن استفاده شود، بلکه مدیوم شخص است که باعث می شود یک حسی به محصولی که قرار است فروخته شود، منتقل شود. شخصیت فرد، نوع برخورد و تکنیکی که قرار است برای تبلیغات از آن استفاده شود، اگر به سمت «منو ببین» نرود، نمی تواند به عنوان استفاده ابزاری تعریف شود.

آقای فرید همچنین وجود مراکز آکادمیک در جامعه را امری ضروری می داند. آنقدر که وزارت ارشاد  و سازمان های دولتی خود وارد ماجرا شده اندو موضوع را پیگیری می کنند: «در زمینه مد و لباس هم هر حرکتی مثل نمایش های زنده مهمترین حرف را برای تبلیغات می زند. ما از این موضوع غافل شده ایم و همین موضوع باعث شده مدل های لباس ما به شکل غربی دربیایند. آنها تبلیغات گسترده داشتند در این زمینه و مخا از هر الگوسازی غافل بودیم، هیچ تبلیغی نداشتیم و حالا به مرور و پله پله باید خودمان را بالا بکشیم. چند وقتی می شود با ظهور تب مدلینگ مانتوهای ما رنگی تر و طرح های ایرانی وارد لباس ها شده است. اینها همه پتانسیل جامعه برای دریافت الگوهای بومی را نشان می دهد و الگوسازی بومی با استفاده از تبلیغات برای عرصه مد و لباس بسیار ضرورت دارد، چرا که صنعت مد و لباس از مهمترین ارکان اقتصادی و فرهنگی جامعه شناخته می شود.»

مدِ مدلینگ

اگر تا چند سال پیش از یک نوجوان درباره شغل آینده اش می پرسیدی، بدون شک بازیگری یا خوانندگی یکی از پرطرفدارترین ها بود. حالا چند سالی می شود ذائقه ها تغییر کرده. مدل شدن اگر رویای خیلی از جوان ها نباشد، لااقل یکی از علاقمندی هاست. نگاهی کوتاه به آمار مراجعین آتلیه های عکاسی برای انداختن چند شات عکس مدلینگ می تواند گواه این موضوع باشد.

مهلا زمانی، طراح لباس و مدیر برند لوتوس، می گوید در ایران این توهم به وجود آمده که هر کس قد بالای 170 سانت داشت، می تواند مدل باشد، در صورتی که برای کسب اعتبار در این حرفه باید اخلاق اجتماعی داشت.»

آقای فرید اما بحث «نیاز به دیده شدن» را مطرح می کند و می گوید: «این مسیر یک راهکار جدید پیش پای جوانان قرار می دهد تا بتوانند نیاز به دیده شدن را در درون خود ارضا کنند اما مشکل اینجاست که جهت دهی ما اشتباه است و دلیل آن محدودیت هاست. هیچ رسانه قوی در این زمینه وجود ندارد. تریبون خوبی که بتواند اذهان جوانان را روشن کند موجود نیست و اینگونه است که مسیر به اشتباه طی می شود. ذهنیت های اشتباه شکل می گیرند. اگر در آتلیه دوتا عکس با پزهای مختلف بگیرید، نمی توانیداسم مدلرا روی خود بگذارید. برای وارد شدن در هر مسیر و«دیده» شدن نیاز است که قبل از هر چیز «دیدنی» شوید. پتانسیل های انجام آن حرفه را داشته باشیدو مهارت های انجام آن را یاد بگیرید. هیچ چیز یک شبه اتفاق نمی افتد. با برنامهریزی درست وپله پله می بایست مسیر را طی کنید.

اخلاق، نوع برخورد، موقعیت سنجی از مواردی است که رعایت آن در فضای حرفه ای از مدل ها انتظار می رود. کار استیج کار آسانی نیست. باید تمرکز بالایی داشته باشید. در اجرای زنده مدل نفس به نفس تماشاچی نقش بازی می کند. نباید با کوچکترین صدا از حرکت باز بمانید. وقتی روی استیج راه می روید، هیچ صدایی نمی شنوید و هیچ چیز غیر از روبرو را نمی بینید. باید کاملا مسلط به بدن خود باشید. استایل شما، تک تک اندام، از پنجه، دست، کف، مچ، نوع حالت شکم تا پاها همه حرف می زنند و آموزش دیده می شوند. ممکن است در ظاهر آسان به نظر برسند ولی بسیار تکنیکی است، ضمن اینکه کت واک یک رویکرد گروهی است و کل گروه می بایست با هم هماهنگ باشند.

خیلی ها می گویند کار مدلینگ در ایران حرفه ای نیست. روند سخت دریافت مجوز بسیاری از علاقمندان را راهی بنگاه های زیرزمینی کرده؛ بنگاه هایی که گاه سوءاستفاده های زیادی از مراجعین شان کرده اند. اگر قبل تر ها انتشار عمومی عکس های شخصی یکی از کابوس های افراد و به خصوص دختران به شمار می رفت، این روزها کم نیست تعداد دخترانی که برای قرار گرفتن مقابل دوربین عکاسان مدلینگ نه تنها پولی دریافت نکرده اند، بلکه حاضر شده اند مبلغ زیادی را پرداخت کنند.

حال با توجه به این امر و جود پتانسیل های لازم چرا مدلینگ ما منسجم و آکادمیک نمی شود؟

آقای فرید معتقد است هر چیز جدید دافعه ای را هم با خود به همراه می آورد. همیشه اتفاق های جدید برای افراد ناشناخته است و دلیل واکنش نسبت به آن عدم آگاهی به این حرفه و اهداف آن است. با اینحال با تلاش های دولت و شکل گیری بنیاد مد و لباس این موضوع تا حد زیادی در حال جا افتادن است و موسسات به تدریج در حال دریافت مجوز هستند.

مهلا زمانی حرفه ای شدن صنعت مدلینگ را چندان قبول ندارد و می گوید: «در شرایط امروز کشور ما امکان حرفه ای شدن در این رشته وجود ندارد و در نهایت در حد یک علاقمندی می تواند مطرح باشد. من خیال نمی کنم این کار در ایران به عنوان حرفه صلاح باشد که انجام شود. هنوز راه بسیار زیادی داریم تا برای جامعه جا بیفتد. وقتی هنوز تولیدی های ما از روی الگو طراحی و کار می کنند، چطور می توانیم راجع به مدل شدن درایران صحبت کنیم. این حرکت بسیار جدیدی است. هنوز منسجم نشده و با گذشت دو سال تازه بنیاد مد از سوی وزارت ارشادشکل گرفته است. هیچ چیز ناگهانی و با فشار انجام نمی شود.شکل گیری چنین موسساتی نیاز به زمان دارد تا مورد پذیرش قرار گیرند. بنابراین لازم است قبل از هر چیز اقدامات فرهنگی صورت گیرد.»

چند سال پیش بود که سلبریتی های ایرانی روی بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهر خودنمایی می کردند. جریانی که بعد از مدتی بنا به دستور وزارت ارشاد مبنی بر عدم استفاده از چهره های سینما و تلویزیون به فراموشی سپرده شد. حال سوال اینجاست که استفاده از چهره های ایرانی چقدر می تواند به رشد صنعت مدلینگ و تبلیغات کمک کند؟

«حضور چهره های محبوب در تبلیغات امری است که در همه جای دنیا اتفاق می افتد اما به انحصار درآوردن آن می تواند به مدلینگ ما آسیب وارد کند.» این را آقای فرید می گوید و ادامه می دهد: «حضور ستاره ها در صورتی که در جای خود باشد و قانونمند صورت گیرد، هیچ مشکلی نخواهد داشت اما وقتی انحصاری می شود، مخاطب را به مرور زمان خسته می کند. باید بخش های محدودی از صنعت تبلیغات در اختیار آنها باشد و فضا ایجاد شود تا چهره های جدید بتوانند عرض اندام کنند و درکنار هم ظرفیت و جذابیت برای حوزه تبلیغات فراهم کنند.»



شارژ سریع موبایل